بازگشت

به مسخره گرفتن امام او را


تهديد هادي نسبت به امام عليه السلام به گوش آن بزرگوار رسيد، و خانواده و يارانش، در حالي كه ترس و نگراني سراسر وجود آنها را فرا گرفته بود، با ناراحتي خدمت امام شتافتند، و همه پيشنهاد كردند كه امام عليه السلام، به خاطر اين كه از شر اين طاغوت محفوظ بماند، از انظار مخفي شود. امام عليه السلام لبخندي زد، چون او به علم غيب مي دانست كه آن ستمگر به زودي از بين مي رود، و به شعر كعب بن مالك [1] .



[ صفحه 530]



تمسك جست:



زعمت سخينة [2] ان ستغلب ربها

و ليغلبن مغالب الغلاب [3] .

و شعر ديگري خواند:



زغم الفرزدق ان سيقتل مربعا

ابشر بطول سلامة يا مربع [4] .

و اين سخنان دليل بر مسخره گرفتن تهديد هادي نسبت به آن بزرگوار بوده، و او به خوبي مي دانسته است كه خداوند، به زودي - پيش از آن كه صدمه و زياني به او برساند - كمر او را خواهد شكست.


پاورقي

[1] كعب بن مالك بن ابي كعب خزرجي شاعر رسول خدا (ص) و يكي از آن هفتاد نفري است كه در عقبه با پيامبر (ص) بيعت كردند، و در تمام جنگها - به جز جنگ بدر - به همراه پيامبر (ص) بود، و او مي گويد:



و ببئر بدر اذ يرد وجوههم

جبريل تحت لوائنا و محمد (ص).



و در مدح هاشم مي گويد:



يا هاشما ان الاله حباكم

ما ليس يبلغكم اللسان المفصل



قوم لاصلهم السيادة كلها

بيض الوجوه تري بطون اكفهم



قدما و فرعهم النبي المرسل

تندي اذا غبر الزمان المحمل



وي در زمان خلافت امام اميرالمؤمنين عليه السلام، پس از اين كه بينايي خود را از دست داده بود، از دنيا رفت. معجم الشعراء: ص 342.

[2] سخينه، نوعي غذا است كه از آرد درست مي كردند، بقدري قريش آن را مورد استفاده قرار داده بودند كه به آن نام مشهور شدند.

[3] يعني: قريش مي پنداشتند كه بر پروردگارشان پيروز مي گردند و حال اينكه آنان بايد مغلوب مي شدند، و در دست خداوند بسيار غالب، محكوم به شكست اند.

[4] فرزدق معتقد بود كه به زودي مربع را از پا در مي آورد،

بشارت باد تو را اي مربع! به سلامتي و طول عمر!.