بازگشت

ويژگي دانشگاه امام صادق


محققا دانشگاه امام صادق ويژگي خاصي داشت كه از ديگر نهادها آن را ممتاز مي كرد و آن استقلال ذاتي بود كه به ارتباط نداشتن با هيچ دستگاه رسمي مشخص مي شد، براي هيچ قدرتي ننوشته اند كه آن را براي مقصدي از مقاصد سياسي خود، به خدمت گرفته باشد. اين دانشگاه از يك آزادي گسترده در روشهاي آموزشي و جنبه هاي فكري برخوردار بوده و از قدرت حاكم هيچ چشم داشت اقتصادي و يا مادي نداشته است و از آن به طور كامل بريده بود و در راه و روش خود از تمام عوامل مؤثر خارجي بدور بود.

او تنها با الهام از روح روشني بخش اسلامي حركت مي كرد، و در راهي روشن و دور از هر گونه انحراف و كجي با هدف خدمت به امت اسلامي و با رهبري حق به راه خود ادامه مي داد.

منصور - خليفه عباسي - مي خواست كه نظر امام صادق عليه السلام را جلب كند، و دوستي و اطمينان شاگردان و پيروان او را فراهم آورد، از اين رو به آن حضرت نوشت:

«شما چرا همچون ديگر مردم از ما نمي ترسيد؟!»

امام عليه السلام، در پاسخ او نوشت:

«چيزي از دنيا در نزد ما نيست تا بدان جهت از تو بترسيم و چيزي از آخرت هم نزد شما نيست تا از آن رو به تو اميدوار باشيم...»

نزد امام هيچ چيز از مال و منال دنيا نبود تا به خاطر آن از قدرت منصور بيمناك باشد و در نزد منصور، نيز از متاع آخرت چيزي نبود تا اين كه امام عليه السلام بدان، اميد بسته و به وي بپيوندد، منصور راه ديگري را پيش كشيد و به امام عليه السلام نوشت:

«خوب است كه هم صحبت ما باشي، تا ما را نصيحت كني.»

امام عليه السلام به وي پاسخ داد:

«هر كس طالب آخرت باشد با تو معاشرت نمي كند و هر كس طالب



[ صفحه 107]



دنيا باشد، تو را نصيحت نمي كند...»

با اين منطق كه جامع تمام اصول راستي و درستي است، امام عليه السلام از روي رفتار خود - در دوري گزيدن از قدرت و همكاري نكردن با آن - پرده برداشته است.

استاد اسد حيدر، درباره ي اين ويژگي تابناك كه مدرسه امام صادق را از ديگر مدارس ممتاز مي كند سخن مي گويد:

«ويژگي اي كه مدرسه ي امام صادق عليه السلام داشت و راه و روش مخصوص آن - از ميان تمام مدارس اسلامي - همان استقلال روحي و سر فرود نياوردن در برابر نظام سلطه بود، فرصتي به فرمانروايان نداد تا در شؤون آن دخالت كنند و يا در توجيه و تطبيق نظام آن، با خواسته هاي خود، دست ببرند. از اين رو صاحبان قدرت نتوانستند آن را در جهت مصالح خاص خود به خدمت بگيرند و يا در جهت همكاري با شؤون دولتي در آورند. با اين كه نهايت كوشش خود را بكار بردند، كاري نشدني بود. زيرا كه آن مدرسه از آغاز پيدايش خود با ستمگران در ستيز بوده و به آنها اعتماد نداشت، همانطوري كه نه با آنها ارتباط حسنه داشته و نه بين آنها انسجامي به وجود آمد.

با اين روشي كه پيش مي رفت و طبع خاصي كه داشت به صورت خطري درآمده و بين آن دولت، درگيري و نزاع بالا گرفت و دشمني روز بروز بيشتر شد، تا آن جا كه، نه دولت مي توانست خود را تا حد راه و روش اين مدرسه تنزل دهد و بتواند دوستي آن را جلب كند و از همكاري آن برخوردار شود، و نه براي آن مدرسه ممكن بود كه خود را تا حد خواسته هاي دولت پايين بياورد و با او همكاري كند، و در خدمت او درآيد و آن را ياري و كمك كند.

چگونه اين كار ممكن بود؟ در حالي كه از آغاز تأسيسش با ثقلين يعني قرآن و عترت پيامبر (ص) در ارتباط بوده است و اين دو با هم آميخته و همدوشند، هرگز در انجام وظيفه شان براي رهبري و هدايت امت از يكديگر جدا نمي شوند، و قرآن از كمك و اعتماد به ستمگران نهي مي كند:

«و لا تركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و ما لكم من



[ صفحه 108]



دون الله من اولياء ثم لا تنصرون.» [1] .

تمام مؤسسات علمي كه در راه و روش خود - مانند جامعه ي نجف اشرف و حوزه ي قم - از مدرسه ي امام صادق عليه السلام الهام مي گيرند با همين روش تابناك حركت مي كنند، زيرا كه اين دو مركز علمي مطابق همان هدفهاي اصلي حركت مي كنند كه امام صادق عليه السلام اعلام فرموده و آن را شعار و راه و روش مدرسه ي خود قرار داده بود، يعني همان رابطه نداشتن و همكاري نكردن با سلطه ي حاكم.


پاورقي

[1] سوره هود: آيه 113 يعني: شما مؤمنان هرگز نبايد با ظالمان همدست و دوست باشيد وگرنه آتش كيفر آنان در شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هيچ دوستي نخواهيد يافت و هرگز كسي شما را ياري نخواهد كرد.