ظلم
عقل و خرد انساني در تمام نسلها و زمانها، بر اين حاكم است كه ظلم و ستم
[ صفحه 115]
زشت و ناپسند است زيرا كه ظلم، ريشه ي هر فساد و ماده ي اصلي تمام جرائم است. امام عليه السلام آن را در تمام شكل و رنگش حرام دانسته و فرموده است:
«ستمكار و كسي كه در اين راه او را ياري دهد و آن كه راضي به عمل اوست، اين سه نفر شريك ظلم اند.» [1] .
همكاري با ستمگران و شركت با ايشان را به هر صورت مثبتي كه باعث گسترش نفوذ آنها و تقويت قدرتشان گردد، حرام كرده است. يكي از اصحاب امام عليه السلام پرسيد:
آيا جايز است براي آنها كار ساختماني كنيم، و يا آب جويباري را اجاره دهيم؟ امام عليه السلام، در پاسخ آن مرد گفت:
«من دوست ندارم براي آنها نخي را گره بزنم و يا سر مشكي را ببندم و نه مركبي به قلم آنها برسانم زيرا كه ياران ستمكاران، روز قيامت، در خيمه اي از آتشند.»
و درباره ي عظمت مجازات ستم، در پيشگاه خدا با اصحابش سخن گفته و به ايشان فرمود:
«از ستمكاري بپرهيزيد، زيرا كه دعاي ستمديده به آسمان بالا مي رود.»
و درباره ي زشت ترين نوع ستم - در حديثي - چنين فرمود:
«هيچ مورد ظلمي سخت تر از آن مورد نيست كه شخص ستمديده، جز خدا يار و ياوري در برابر آن نيابد.»
و ديگر اخباري كه از آن بزرگوار درباره ي پرهيز از ستم و تحريم همه ي انواع آن رسيده است. همان طوري كه براي اصحاب در بيشتر جلسات درس راجع به زيانهايي كه ظلم و ستم در پي دارد به تفصيل سخن گفته است و اين خود دليل بر اهميت زيادي است كه آن بزرگوار به ايجاد امنيت و آرامش در بين مردم مي داده است.
[ صفحه 116]
پاورقي
[1] كافي: «باب ظلم».