بازگشت

اتفاق نظر مسلمانان بر ضرورت امامت


امامت به معناي زمامداري امت را تمام مسلمانان - به جز خوارج - اتفاق نظر دارند كه واجب و ضروري است. اما خوارج معتقدند كه امامت بر مردم واجب نيست، بلكه وظيفه ي خود مردم است كه حق را مابين خودشان رعايت كنند [1] در صورتي كه تمام مسلمانان بر سستي و بطلان اين عقيده، اجماع دارند. در حالي كه، اخبار زيادي بر ضرورت امامت رسيده است.

از پيامبر (ص) نقل شده است كه فرمود:

«هر كس در حالي بميرد كه بيعت امامي را بر گردن نداشته باشد، به مرگ جاهليت مرده است.»



[ صفحه 128]



و باز فرموده است:

«هر كس از اجتماع جدا شود و بميرد، به مرگ جاهليت مرده است. و هر كس زير پرچم گرايش قومي بجنگد، كه به خاطر همين عصبيت، خشمناك شود و يا به قوميت دعوت كند، و يا آن را ياري دهد و كشته شود، پس به وضع جاهليت كشته شده است.» [2] .

ابن خلدون، مي گويد:

«نصب امام واجب است و وجوب آن در شرع اسلام به اجماع صحابه و تابعين، به رسميت شناخته شده است زيرا كه اصحاب رسول خدا (ص) به هنگام وفات آن گرامي به بيعت ابوبكر شتافته و در امور خويش، خود را تسليم نظر او كردند و همين طور در تمام دورانهاي پس از آن و در هيچ زماني مردم را به حال خود رها نكردند و اين خود باعث اجماعي است كه دلالت بر وجوب نصب امام دارد...» [3] .

مسلمانان از آغاز تاريخ اسلام بر ضرورت امام و بر اين كه امامت از واجباتي است كه زندگي اسلامي بدون آن ميسر نيست، اجماع و اتفاق نظر دارند.


پاورقي

[1] الملل و الاهواء: 4 / 87.

[2] اين حديث را مسلم و نسايي در صحاح خود نقل كرده اند.

[3] مقدمه ي ابن خلدون: ص 151.