بازگشت

محمد بكري


محمد بن عبدالله بكري از گروهي از مردم مدينه مطالباتي داشت، آمده بود تا مطالبات خود را از آنها وصول كند. مدتي به خاطر دريافت مطالبات خود در مدينه مانده و هرچه پافشاري مي كرد چيزي از مطالبات وصول نمي شد. تصميم گرفت به محضر امام عليه السلام شرفياب شود و از نيازمندي و تنگدستي خود، نزد آن بزرگوار شكوه برد، موقعي خدمت آن بزرگوار رسيد كه وي در يكي از مزارع خود، «نقمي» بود [1] همين كه به محل حضور امام عليه السلام رسيد. در حضور آن حضرت غلامي بود كه در دست او



[ صفحه 176]



ظرفي، كه در داخل آن قطعات گوشت ريز و درشت وجود داشت، با هم از آن گوشت ها خوردند.

پس از فراغت از خوردن غذا، امام عليه السلام از حال او پرسيد: وي داستان تنگدستي و فقر خود را به اطلاع امام رساند. امام عليه السلام از جا برخاست، آمد و وارد خانه شد و برگشت و به غلامش دستور داد برگردد - تا مبادا او را ببيند و باعث سرافكندگي درخواست كننده شود - آنگاه كيسه اي را به وي مرحمت كرد كه در آن، سيصد دينار بود - شايد اين مبلغ بيش از بدهي هاي او بود - محمد آنها را گرفت و با سپاس از امام و دعاي خير براي او بازگشت [2] .


پاورقي

[1] نقمي نام مكاني در اطراف مدينه كه مخصوص خاندان ابي طالب بوده است، معجم البلدان: 8 / 310.

[2] تاريخ بغداد: 13 / 28.