بازگشت

چگونگي به قدرت رسيدن بني عباس


آغازگر حركت عباسيان عليه امويان، ظاهراً علويان بودند، بدين ترتيب كه ابوهاشم، عبدالله بن محمد بن حنفيه كه از چهره هاي برجسته خاندان علوي بود، پس از آنكه متوجه شد هشام بن عبدالملك تصميم به قتل وي گرفته است، هسته مركزي مبلغان و دعوت كنندگان عليه حكومت خودكامه امويان را تشكيل داد و به هنگام مرگ خود، افرادي چون محمد بن علي بن عبدالله بن عباس، معاوية بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب و عبدالله بن حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب را، از وجود آنان و اقدامات پنهاني شان آگاه ساخت.

محمد بن علي كه فردي كارآزموده و با هوش بود، پس از مرگ ابوهاشم موفق شد بر مبلغان تسلط يابد و آنان را از گرد معاوية بن عبدالله و فرزندش پراكنده كند و خود را در معرض خلافت قرار دهد. پس از مرگ وي، فرزند بزرگش ابراهيم امام، راه پدر را دنبال كرد و پنهاني مبلغان و دعوت كنندگان بيشتري به نقاط مختلف فرستاد. برادرش سفاح و منصور نيز او را در اين امر ياري مي كردند.

ارزيابي آنان از اوضاع اين بود كه انگيزه هاي ديني و اعتقادي مردم و شايسته دانستن خاندان رسالت براي جانشيني پيامبر (ص) و رهبري جامعه اسلامي، اساسي ترين عامل در تحرك و شورش ايشان عليه جنايات و مظالم بني اميه است. گرايش عمومي انقلابيون به اين خاندان با عظمت و برخوردار از محبوبيت و موقعيت اجتماعي و تكيه كردن آنان در مبارزات خود بر شعار (الرضا من آل محمد) و پذيرش زمامداري فردي از اهل بيت رسول خدا (ص) كه مورد رضايت و پسند همگان باشد، مؤيد اين نگرش است.

داعيان و مبلغان عباسي، كه به طور پنهان، جريانات را تعقيب مي كردند با استفاده از چنين جو آماده و نيز نسبتي كه با عباس عموي پيامبر (ص) داشتند، به تحريك احساسات مردم به نفع خويش پرداختند.

انتخاب خراسان به عنوان مركزيت دعوت بر همين مبنا بود. چون كه تعداد شيعيان و دوستان اهل بيت در حجاز اندك بودند، مردم كوفه و بصره نيز به خاطر پيمان شكنيها و ستمهايي كه بر اهل بيت پيامبر (ص) همچون اميرمؤمنان، امام حسن و امام حسين عليهم السلام روا داشته بودند، مورد اعتماد نبودند. مردم شام و مصر نيز هوادار عثمان و بني اميه بودند؛ بنابراين هيچ جايي بهتر و مناسبتر از خراسان كه مردم آن يكپارچه دوستدار اهل بيت (ع) بودند، نبود.

ابراهيم امام، با توجه به ارزيابي ياد شده مبلغان و داعيان خود را به سوي خراسان گسيل داشت و با نوشتن نامه هاي فراوان براي سران و چهره هاي متنفذ اين ديار و به دنبال آن، فرستادن ابو مسلم، زمينه را براي سرنگوني رژيم اموي و روي كار آمدن عباسيان فراهم ساخت. [1] تلاشها و پيروزيهاي پي در پي ابومسلم در خراسان و ابوسلمه خلال در عراق كه عباسيان آنان را به ترتيب (امير آل محمد) و (وزير آل محمد) لقب داده بودند، [2] موجب شد بني عباس به راحتي بر مسند خلافت تكيه زنند و جانشين امويان گردند.


پاورقي

[1] ر. ك: الفخري، ص 143 - 144.

[2] ر. ك: البداية و النهاية، ابن كثير، ج 10، ص 56.