بازگشت

تفسير قرآن به روال مكتب اهل بيت


قرآن، اصيل ترين و معتبرترين منبعي است كه همه مسلمانان به ريسمان استوار آن چنگ مي زنند و حتي مخالفان اهل بيت براي كنار گذاردن آنان از صحنه سياست پس از رحلت پيامبر (ص)، شعار (حسبنا كتاب الله) را سر دادند و به بهانه مانع شدن احاديث رسول خدا (ص) از توجه مسلمانان به قرآن، اصحاب پيامبر (ص) را از ضبط و تدوين احاديث باز داشتند، [1] غافل از آنكه با اتخاذ چنين سياستي نه تنها خدمتي به قرآن نكرده اند، بلكه بزرگترين ضربه را به اين برترين كتاب آسماني خواهند زد، زيرا (قرآن) بدون (عترت) نمي تواند هدايت كننده، سازنده و راهگشا باشد. اين تفكيك ناپذيري در سفارش مهم رسول اكرم (ص) به امت در واپسين روزهاي حيات پربركت خود نمايان است آنجا كه فرمود:

(اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله عزوجل و عترتي اهل بيتي، الا و هما الخليفتان من بعدي و لن يفترقا حتي يردا علي الحوض) من دو چيز گرانبها؛ كتاب خدا و عترت و خاندانم را در ميان شما به يادگار مي گذارم؛ آن دو، جانشينان پس از من هستند و از يكديگر جدا نمي شوند تا زماني كه در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.

اين سخن نوراني پيامبر (ص) بيانگر اين است كه دانش قرآن نزد عترت پيامبر (ص) است و بدون (عترت) نمي توان به حقيقت و ژرفاي قرآن دست يافت.

انگيزه اصلي حكومتمداران غاصب پس از رحلت رسول خدا (ص) از جدايي ميان قرآن و عترت، خدمت به كتاب آسماني نبود، بلكه اين بود كه قرآن را از اهلش و مفسران اصلي اش جدا كنند تا به راحتي بتوانند احكام و دستورهاي آن را با تكيه بر تفسير به رأي مثل قياس، استحسان و... برطبق مصالح و منافع حكومتي و اعتقادي خود تفسير كنند. بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني (قدس سره)، در مقدمه وصيت نامه سياسي - الهي خود در توضيح حديث شريف ياد شده مي فرمايد:

مسائل اسف انگيزي كه بايد براي آن خون گريه كرد، پس از شهادت حضرت علي (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتيان، قرآن كريم را وسيله اي كردند براي حكومتهاي ضد قرآني و مفسران حقيقي قرآن و آشنايان به حقايق را كه سراسر قرآن را از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دريافت كرده بودند و نداي: (اني

تارك فيكم الثقلين) در گوششان بود، با بهانه هاي مختلف و توطئه هاي از پيش تهيه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقيقت، قرآن را كه براي بشريت تا ورود به حوض، بزرگترين دستور زندگاني مادي و معنوي بود، و هست، از صحنه خارج كردند....

امام صادق (ع) در مبارزه با چنين توطئه خطرناكي و قرار دادن قرآن در كنار عترت، به تفسير قرآن به روش اهل بيت (ع) همت گمارد، بگونه اي كه بخش اعظمي از روايات آن حضرت به تفسير قرآن اختصاص دارد.

روايات رسيده از امامان (ع) بويژه از امام باقر و امام صادق (ع) در زمينه تفسير قرآن بقدري زياد است كه بعضي از مفسران، اساس كارشان را در تفسير قرآن بر احاديث قرار داده اند. [2] اگر كسي بخواهد بداند پيشواي ششم (ع) - در مقابل آراء و نظريات مخالفان خاندان پيامبر (ص) - چه نقش ارزنده اي در تفسير قرآن به روال مذهب اهل بيت (ع) داشته، لازم است مروري به تفسير شريف (مجمع البيان) بكند و آراء آن حضرت را با آنچه كه محدثان و مفسران عامه درباره آيه گفته اند مقايسه نمايد.

از ميان پرورش يافتگان مكتب جعفري برخي از آنان همچون: حمران بن اعين و ابان بن تغلب در زمينه تفسير و علوم قرآني مهارت خاصي داشته و در اين باره داراي تأليفاتي بودند.

در پايان اين بحث، به دو سخن پيشواي ششم (ع) در زمينه آگاهيهاي آن حضرت از علوم قرآني تبرك مي جوييم.

1 - (والله اني لاعلم كتاب الله من اوله الي آخره كانه في كفي فيه خبر السماء و خبر الارض و خبر ما كان و خبر ما هو كائن، قال الله عزوجل: فيه تبيان كل شيئٍ) [3] سوگند به خدا! من دانش قرآن را از آغاز تا انجامش مي دانم. گويي تمام مطالب و علوم آن در مشت من است. در قرآن خبر آسمان، خبر زمين، خبر گذشته و خبر آينده وجود دارد. خداي عزوجل مي فرمايد: در آن بيان هر چيزي هست.

2 - امام (ع) پس از تلاوت آيه 40 از سوره نمل مربوط به آصف بن برخيا كه عالم به بخشي از كتاب بود و به حضرت سليمان گفت: پيش از آنكه چشم بر هم زني آن (تخت بلقيس) را نزد تو خواهم آورد، انگشتان دستش - را گشود و بر سينه اش نهاد و فرمود: به خدا سوگند، تمامي دانشهاي قرآن نزد ماست.


پاورقي

[1] فرائد السمطين، جويني خراساني، ج 2، ص 144، بيروت.

[2] براي نمونه مي توان از تفسيرهاي: برهان، نورالثقلين و مجمع البيان نام برد.

[3] اصول كافي، ج 1، ص 229. ذيل سخن امام (ع) اشاره به آيه 91 از سوي نحل است كه مي فرمايد: (و نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شييءٍ).