بازگشت

فرمان قتل امام


بر اساس نقل ابن شهر آشوب، در دوراني كه امام (ع) در زندان مهدي عباسي بود، خليفه نيمه شبي (حميد بن قحطبه) را احضار كرد و پس از تعريف و تمجيد از مراتب جان نثاري پدر و برادرش در راه عباسيان، او را در سحرگاه همان شب مأمور قتل امام (ع) كرد. ولي چون خوابيد در خواب، حضرت علي (ع) را ديد كه به او اشاره مي كند و اين آيه شريفه را تلاوت مي فرمايد:

(فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا في الارض و تقطعوا ارحامكم) [1] اگر (از حق) روي بگردانيد انتظاري جز اين از شما نمي رود كه در زمين فساد راه انداخته، رحم خود را قطع كنيد.

مهدي از خواب بيدار شد در حالي كه ترس و وحشت همه وجودش را فرا گرفته بود. حميد را خواست و او را از دستوري كه داده بود بازداشت و امام را مورد احترام قرار داد. [2] تلاش برخي از شيعيان براي نفوذ در دستگاه خلافت [3] علي رغم دشمني كينه توزانه حكمرانان عباسي عليه شيعيان و طرد آنان از دستگاه حكومت، در برخي از موارد، عده اي از شيعيان در دربار نفوذ كرده حتي تا پست وزارت پيش مي رفتند. از جمله اين موارد نفوذ (يعقوب بن داوود) در دستگاه مهدي عباسي است.

يعقوب مردي با ايمان، پاك سرشت، نيكوكار، بخشنده و با فضيلت بود. [4] او از چهره هاي سرشناس - متمايل به تشيع و علاقمند به اهل بيت عليهم السلام بود و با برخي از علويان مبارز همكاري نزديك داشت. [5] يعقوب، در جريان قيام ابراهيم بن عبدالله بن حسن به اتهام همكاري با وي، به همراه گروهي ديگر دستگير و به زندان افكنده شد. با روي كار آمدن مهدي، يعقوب از جمله كساني بود كه مشمول عفو عمومي او قرار گرفت. [6] او از اين پس در صدد اين بود كه از طريق نفوذ در دستگاه خلافت و قبضه كردن حكومت، مبارزه خود را ادامه دهد. و در اين راه موفقيت خوبي كسب كرد و تا پست وزارت پيش رفت. [7] يعقوب پس ازاستقرار در مقام وزارت به تدريج علويان و طرفداران زيد بن علي را به دستگاه جذب، و مناصب حكومتي را به آنان واگذار كرد و از اين طريق بر امور كشور مسلط شد. [8] عده اي از اطرافيان و نزديكان مهدي كه از بني اميه بودند نزد او بر ضد يعقوب سمپاشي كردند و گفتند: شرق و غرب كشور اسلامي در دست يعقوب و ياران اوست. كافي است با يك اشاره به ياران خود فرمان دهد تا با حركت سريع يك روزه، حكومت تو را سرنگون كند. [9] (بشار بن برد) شاعر درباري در اين رابطه مي گويد:

بني امية هبوا طال نومكم ضاعت خلافتكم يا قوم فالتمسوا خليفة الله بين الناي و العود [10] . ان الخليفة يعقوب بن داوود خليفة الله بين الناي و العود (260)

بني اميه (اطرافيان مهدي) بيدار شويد كه خوابتان طولاني شده است. خليفه (امروز) يعقوب بن داوود است (نه مهدي) خلافت شما خاندان از بين رفت. خليفه خدا را در ميان ساز و آواز و صداي ني و عود جستجو كنيد.

سعايتها و گزارشهاي پي در پي بني اميه خليفه را نسبت به وزير خود بدبين كرد و سرانجام پس از يك آزمايش [11] و آگاهي از صحت گزارشهاي رسيده، يعقوب را از مقام وزارت خلع و روانه زندان ساخت. [12] مهدي پس از دستگيري يعقوب، تمام كساني را كه در زمان وزارت او به پستهاي دولتي منصوب شده بودند بركنار كرد و دستور داد كليه افراد خانواده و نزديكان يعقوب را به زندان افكنند. [13] يعقوب مدت پانزده سال در زندان بود و در دوران خلافت هارون آزاد شد. [14] .


پاورقي

[1] محمد (ص) (47)، آيه 22.

[2] مناقب، ج 4، ص 300.

[3] براي مطالعه در نظر گرفته شده است.

[4] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 401.

[5] الفخري، ص 166.

[6] الوزراء و الكتاب، ص 155.

[7] در مورد چگونگي نفوذ يعقوب در دستگاه دو نقل ذكر شده است. در يك نقل چنين آمده است: يعقوب كه در صدد نفوذ در دستگاه بود ربيع، حاجب دربار را كه با او سابقه دوستي داشت ديد و گفت: اگر كاري كني كه من به دربار راه پيدا كنم و به مقام وزارت برسم صد هزار دينار به تو پاداش خواهم داد. از آن پس ربيع در هر فرصت مناسب نزد خيلفه از يعقوب تمجيد مي كرد چندانكه مهدي مشتاق ديدار يعقوب شد. در ملاقات حضوري نظر ربيع تأييد شد و يعقوب براي پست وزارت انتخاب شد. (ر.ك:الفخري، ص 166). ولي از تاريخ طبري استفاده مي شود كه هدف مهدي از وزارت يعقوب بن داوود يك سلسله مسائل سياسي بوده است و آن اينكه در دوران حكومت وي تشيع در ميان توده هاي مردم گسترش پيدا كرده و از موقعيت و معروفيت خاصي برخوردار بود. فرار حسن بن ابراهيم بن عبدالله از زندان حكومت و فعاليتهاي مخفيانه عيسي بن زيد، رهبر زيديه كه پس از قيام ابراهيم بن عبدالله و محمد بن عبدالله به امامت رسيده و مخفي شده بود، بر اين موقعيت افزود و خلافت عباسي را در معرض خطر جدي قرار داد. مهدي عباسي براي درهم شكستن اين حركت حاضر شد يعقوب بن داوود را كه رابطه نزديكي با آل حسن و عيسي بن زيد داشت به وزارت برگزيند تا شايد بتواند از طريق وي آنان را سركوب نمايد و چون متوجه شد وي به جاي سركوبي مخالفان حكومت، آنان را بر پستهاي حساس حكومتي مي گمارد او را از مقامش خلع كرد و به زندان افكند. (ر. ك. تاريخ طبري، ج 8، ص 155 - 156.).

[8] الوزراء و الكتاب، ص 155.

[9] كامل ابن اثير، ج 6، ص 70.

[10] همان، و الاغاني، ج 3، ص 243 و الفخري، ص 167.

[11] آزمايش مهدي چنين بود كه به يعقوب فرمان داد يكي از علويان را به قتل برساند و جاسوسي را براي نظارت بر مأموريت وي گمارد ولي يعقوب او را آزاد كرد و به خليفه چنين وانمود كرد كه او را كشته است. طرح او توسط جاسوس خليفه لو رفت و به خاطر همين، گرفتار شد.

[12] ر. ك. الوزراء و الكتاب، ص 160 - 161؛ الفخري، ص 167 - 168؛ و كامل ابن اثير، ج 6، ص 71 - 72.

[13] الوزراء و الكتاب، ص 163.

[14] الفرج بعد الشدة، ج 2، ص 234.