بازگشت

پاسداري از سنگر امامت و گسترش زمينه ي قيام همگاني


امام كاظم (ع) با وجود فعاليت هاي علمي و تربيت شاگردان و دانشمندان بسيار، مانند ساير ائمه ي بزرگوار به فعاليت هاي سياسي نيز مشغول بودند و با حكام جور مبارزه مي كردند؛ از جمله:

1- رسيدگي و نظارت مستقيم بر نيروهاي طرف دار خود و هم آهنگ ساختن آنان در موضع گيري منفي در برابر حكومت عباسي.

2- امام (ع) به طرف داران خود دستور مي داد تا هرگونه معامله و رابطه اي را در هر سطحي با حكومت عباسي قطع كنند. [1] .

3- مبارزه با تجمل پرستي خلفا: اخلاق و سيره ي امام كاظم (ع) در مبارزه با تجمل پرستي خلفاي بني اميه و بني عباس و وابستگان، آنان شنيدني است. حاكمان و واليان اين دو طايفه، ماليات و خراجي را كه از مردم مي گرفتند به جاي مصرف در عمران و آبادي كشور و رفاه مردم، صرف عياشي و بناي كاخ هاي مجلل و اشرافي مي نمودند.

در روايات تاريخي آورده اند كه: هارون، كاخ مجللي در بغداد ساخت و براي نشان دادن عظمت و شكوه ظاهري خود، موسي بن جعفر (ع) را بدان جا برد و در حالي كه مست قدرت بود با لحني آميخته با تكبر پرسيد: اين قصر چگونه است؟ فرمود: خانه ي فاسقان است؛ همان كساني كه خداوند درباره شان فرموده است: «به زودي كساني را كه در روي زمين به ناحق تكبر مي ورزند از ايمان به آيات خود منصرف مي سازيم، (به طوري كه) اگر هر آيه و نشانه اي را ببينند به آن ايمان نمي آورند و اگر راه هدايت را ببينند آن را راه خود انتخاب نمي كنند و اگر طريق گمراهي را ببينند آن را برمي گزينند. (همه ي اين ها) براي اين است كه آيات ما را تكذيب كردند و از آن غافل بودند.» [2]

- هارون كه از پاسخ امام (ع) سخت ناراحت شده بود با التهاب پرسيد: پس اين خانه از آن كيست؟

- امام فرمود: اين خانه پس از زماني از آن شيعيان ماست ولي (در شرايط فعلي) مايه ي فتنه و آزمايش ديگران است.

- هارون: (اگر از آن شيعيان است) پس چرا صاحب خانه، آن را باز نمي ستاند؟

- امام: در حال عمران و آبادي از صاحبش گرفته شد و تا آباد نگردد آن را پس نمي گيرد. [3] .

4- عبادت: هر انساني كه خدا را به خوبي بشناسد عبادتش بيشتر و كامل تر مي شود. به همين دليل عبادت امام كاظم (ع) يكي از ويژگي هاي مهم آن حضرت به شمار مي رود و سلاحي كارساز در برابر خدعه هاي هارون بود. در زيارت نامه ي آن بزرگوار چنين مي خوانيم: «درود بر موسي بن جعفر(ع)، آن كه شب را تا سحرگاه با عبادت و استغفار پياپي زنده مي داشت، هم پيمان سجده و گريه هاي سرشار و مناجات بسيار و ناله و زاري پيوسته بود.» [4] .

هنگامي كه به دستور هارون به زندان افتاد، عرض كرد: «پروردگارا! مدت ها بود از تو مي خواستم مرا براي عبادت خويش فراغت دهي، اينك خواسته ام را برآوردي، پس تو را بر اين امر سپاس مي گويم.» [5] .


پاورقي

[1] تاريخ اسلام، چاپ سپاه پاسداران، ص 167-165.

[2] اعراف (7) آيه ي 146.

[3] بحارالانوار، ج 48، ص 138؛ به نقل از: تاريخ اسلام، چاپ سپاه پاسداران، ص 173-172.

[4] شيخ عباس قمي، انوار البهيه، ص 188.

[5] بحارالانوار، ج8 وارشاد شيخ مفيد، ص 300، به نقل از: تاريخ اسلام، چاپ سپاه پاسداران، ص 175.