بازگشت

عروة بن يحيي النخاس الدهقان


دو لقب «قمي» و «بغدادي» نيز براي وي ذكر شده است؛ از اين رو، برخي از رجاليان احتمال داده اند كه وي قمي الاصل و بغدادي المسكن بوده است. طبق قراين موجود، وي وكالت دو امام هادي و عسكري (عليهما السلام) را بر عهده داشت. در عصر امام هادي (عليه السلام)، گاه توقيعات آن جناب به دست وي خارج مي شد و او سابقه ي زيادي در انجام امور وكالت و خدمت به امام هادي (عليه السلام) داشت. در فتنه ي فارس بن حاتم قزويني، يكي از وكلاي مبرّز امام هادي(عليه السلام)، كه از آن حضرت در اين باره كسب تكليف نمود، همين عروة بن يحيي بود و امام (عليه السلام) نيز طي توقيعي، كه به دست عروة خارج شد، فارس را تكذيب و لعن نمودند.

در عصر امام عسكري(عليه السلام) نيز عروة بن يحيي به عنوان وكيل مبرّز آن جناب در بغداد به كار خود ادامه داد و همچنان توقيعات امام عسكري (عليه السلام) نيز به دست وي خارج مي شد؛ از جمله، توقيع آن جناب كه درباره ي اختلاف بين فضل بن شاذان و ايوب بن ناب، وكيل اعزامي امام عسكري (عليه السلام) به نيشابور، صادر شده است. در توقيع ديگري، كه از سوي امام عسكري (عليه السلام) خطاب به اسحاق بن اسماعيل نيشابوري صادر شده، چنين تعبيري به چشم مي خورد: «فاذا وردت بغداد فاقرءه علي الدهقانِ وكيلنا وثقتنا و الذّي يقبض من موالينا.» اين تعابير حاكي از وكالت وي در بغداد و نيز وثاقت وي نزد امام عسكري(عليه السلام) است.

البته، برخي از رجاليان احتمال داده اند كه مراد از تعبير دهقان، نه عروة بن يحيي، بلكه محمد بن صالح بن محمد همداني معروف به «دهقان» است. ولي به نظر مي رسد كه لقب «دهقان» به آن ميزان كه در مورد عروة بن يحيي مشهور است، در مورد محمد بن صالح شهرت نداشته باشد، به خصوص كه اگر تنها به ذكر لقب اكتفا شده باشد؛ حمل آن بر عروة بن يحيي آسان تر است تا محمد بن صالح. علاوه بر اين، در توقيع صادرشده از ناحيه مقدسه، كه متضمّن لعن احمد بن هلال است، چنين تعبيري به چشم مي خورد: «و قد علمتم ما كان من أمر الدهقان - عليه لعنة اللّه ـ و خدمته و طول صحبته؛ فأبد له اللّه بالايمان كفراً حين فعل ما فعل، فعاجله الله بالنقمة، و لم يُمهله؛ و الحمدلله لا شريك له و صلي اللّه علي محمد و آله و سلّم.»

و از آنجا كه درباره ي محمد بن صالح همداني، سخني دالّ بر انحراف وي و در نهايت، صدور لعنش از سوي معصومان (عليهم السلام) نقل نشده و اين، عروة بن يحيي بود كه با انحراف و اختلاس، خود را مشمول غضب و نفرين و لعن امام عسكري (عليه السلام) نمود، چنين نتيجه گرفته مي شود كه تعبير «دهقان» در جملات يادشده، ناظر به عروة بن يحيي است. نتيجه ديگر آنكه هنگام اطلاق اين لقب، مي بايست آن را بر عروة بن يحيي حمل نمود.

بدين روي، از توقيع امام عسكري (عليه السلام) خطاب به اسحاق بن اسماعيل نيشابوري مي توان به وكالت و وثاقت عروة بن يحيي نزد آن حضرت پي برد، ولي متأسفانه چنانكه لازمه ي طبع بشري است، وي به دليلي كه چندان معلوم نيست، بناي ناسازگاري و مخالفت با امام عسكري (عليه السلام) نهاد و علاوه بر انتساب سخنان كذب به امام هادي و عسكري (عليهما السلام)، به اختلاس اموال حضرت پرداخت. امام (عليه السلام) وي را پس از ابوعلي بن راشد مسؤول خزانه اموال امامت نموده بودند، ولي او بخشي از آن اموال را براي خود برداشت و بخشي ديگر را براي به غيظ آوردن امام عسكري(عليه السلام)، به آتش كشيد! با اين كار، وي نهايت خبث باطن خود را بروز داد. از اين رو، امام عسكري(عليه السلام) با اعلام لعن وي و امر به لعن و تبرّي از او توسط شيعيان از يك سو، و نفرين عليه او از سوي ديگر، با فتنه وي به مقابله برخاستند. پس از نفرين امام عسكري (عليه السلام) در همان شب، وي به هلاكت رسيد و راهي دوزخ شد. امام (عليه السلام) در اين باره فرمودند: «امشب را به مناجات با پروردگارم به سر بردم و پيش از آنكه فجر بدمد و پيش از آنكه، آتش ايجاد شده توسط عروة در خزانه اموال [امام(عليه السلام)] خاموش شود، خداوند دشمنش، عروة، را ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ به هلاكت رسانيد.»