بازگشت

پايان ظلمت


عواملي كه سبب شكست واقفيان گرديد را مي توان بدين ترتيب برشمرد:

الف: تلاشها و بيانات روشنگر امامان معصوم عليهم السلام عليه واقفيه كه به سه دسته تقسيم مي شود:

1 ـ سخناني كه در نكوهش و مذمت واقفيه بيان گرديده است؛ مانند سخن امام رضا عليه السلام در ضمن روايات متعدد، كه مي فرمايد: «اينها معاند حق و برپا كننده ي گناه هستند و برگشتشان به طرف جهنم خواهد بود سرگردان زندگي مي كنند و بي دين مي ميرند. لعنت خدا بر آنان باد كه بسيار دروغ مي گويند. آناني كه گفتند دست خدا بسته است واقفيانند». [1] .

2 ـ تأكيد بر ادامه داشتن امامت تا حضرت مهدي(عج)؛ اين مطلب را در زيارتنامه هر يك از ائمه مشاهده مي نماييم. تأكيدهاي فراوان بر زيارت قبر علي بن موسي الرضا عليه السلام نيز خود اعلام مبارزه اي آشكار عليه واقفيه مي باشد.

3 ـ نبرد مالي و اقتصادي با واقفيان؛ به گونه اي كه شيعيان را از پرداخت زكات به واقفيه منع كردند.

ب: تلاش شيعيان، كه بخشي از آن به صورت مناظره با بزرگان واقفيه بود؛ همچون مناظره علي بن اسماعيل ميثمي و يونس بن عبدالرحمان با بعضي از آنان. [2] و بخشي به صورت تأليف كتاب در ردّ واقفيه.

نجاشي رجالي بزرگ شيعه، كتابهاي زيادي تحت عنوان «الردّ علي الواقفه» بر مي شمرد كه از سوي اصحاب ائمه عليهم السلام تأليف شده است.

ج: بي پايگي و بطلان واقفيه. سنّت الهي بر احقاق حق و ابطال باطل است هر چند كه باطل چند روزي جولان دارد؛ اما دولت از آن حق است. بطلان و بي اساس بودن واقفيان را با توجه به عوامل پيدايش آنان و روشهاي كاربردي اين گروه مي توان پي برد؛ چرا كه ابزاري كه آنان در پيشبرد اهداف خود در اختيار داشتند، عبارت بود از: تطميع، تحريف، تهديد و كتمان حقايق كه هر يك با توجه به حقايقي تاريخي اثبات مي گردد.


پاورقي

[1] رجال الكشي، ج2، ص755.

[2] فرق الشيعه، ص81.