بازگشت

خواستگاري


روزي يكي از دوستانش به نام عبدالله بن زيد اباضي، كه از گروه خوارج بود، از دخترش فاطمه خواستگاري كرد و گفت: بين ما هميشه دوستي و محبت برقرار است براي تقويت اين پيوند مي خواهم دخترت فاطمه را خواستگاري كنم. هشام بي درنگ گفت: او زن با ايماني است. عبدالله مراد هشام را دريافت و ديگر تقاضايش را تكرار نكرد. هشام با اين جمله كوتاه به او فهماند كه ازدواج يك زن با ايمان با مرد بي ايمان جايز نيست. [1] .


پاورقي

[1] بحار، ج 11، ص 226.