بازگشت

سفر براي تحصيل دانش


هشام، به عنوان يك پژوهشگر شيعي، سعي مي كرد پرسشهاي خود را با امام صادق (ع) در ميان نهد و از آن حضرت پاسخ دريافت كند. داستان زير بر درستي اين سخن گواهي مي دهد:

روزي، ابن ابي العوجاء يكي از دانشمندان مخالف اسلام، پرسشي درباره ي تعدد زوجات مطرح كرد و گفت: قرآن از سويي در آيه ي سوم سوره نساء مي گويد: «فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثني و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدةً؛ با زنان پاك مسلمان ازدواج كنيد، با دو يا سه يا چهار زن؛ و اگر مي ترسيد ميان آنها به عدالت رفتار نكنيد، پس به يك همسر بسنده كنيد.»

از سوي ديگر در آيه ي 129 همين سوره مي فرمايد: «و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء و لو حرصتم؛ هرگز نمي توانيد ميان زنان به عدالت رفتار كنيد، هر چند كوشش كنيد.» با ضميمه كردن آيه دوم به آيه اول درمي يابيم كه تعدد زوجات در اسلام ممنوع است؛ زيرا تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم ممكن نيست. پس تعدد زوجات در اسلام حرام است.

هشام از پاسخ باز ماند. پس از ابن ابي العوجاء فرصت خواست و براي گرفتن پاسخ به مدينه شتافت. هشام سخن ابن ابي العوجاء را براي حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آيه سوم سوره نساء، عدالت در نفقه و رعايت حقوق همسري و طرز رفتار و كردار است؛ و مراد از عدالت در آيه ي 129 اين سوره عدالت در تمايلات قلبي است. بنابراين تعدد زوجات در اسلام حرام نيست و با شرايطي جايز است.

هشام از سفر برگشت و پاسخ را در اختيار ابن ابي العوجاء قرار داد. او سوگند ياد كرد كه اين پاسخ از تو (هشام) نيست. [1] .

هشام اين گونه براي كسب علم و معارف اسلام تلاش مي كرد. امام صادق (ع) نيز متقابلاً هشام را از كوثر زلال ولايت سيراب مي ساخت. امام در برابر پرسشهاي هشام، با بردباري پاسخ مي داد و قانعش مي ساخت. نمونه هايي از اين پرسش و پاسخها در كتابهاي توحيد صدوق و علل الشرايع ديده مي شود.


پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 2، ص 251.