زنداني بغداد
هر كجا مرغ اسيري است ز خود شاد كنيد
تا نمرده است ز كنج قفس آزاد كنيد
مرد اگر كنج قفس طاير بشكسته پري
ياد از مردن زنداني بغداد كنيد
چون به زندان به ملاقاتي محبوس رويد
از عزيز دل زهرا و علي ياد كنيد
چهار حمال اگر نعش غريبي ببرند
خاطر موسي جعفر همه امداد كنيد
كند و زنجير گشاييد ز پايش دم مرگ
زين ستمكاري هارون همه فرياد كنيد
تا دم مرگ مناجات و دعا كارش بود
گوش بر زمزمه ي آن شه عباد كنيد
پسرش نيست كه تا گريه كند بر پدرش
پس شما گريه بر آن كشته بيداد كنيد
نگذاريد كه معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد كنيد
[ صفحه 263]