بازگشت

بخشيدن هدايا به مرثيه سراي اهل بيت


گويند منصور دوانيقي از موسي بن جعفر عليه السلام تقاضا كرد روز عيد نوروز در مجلس رسمي دربار براي سلام و شادباش بنشيند و هر چه پيشكش مي شود، قبول كند. آن جناب نپذيرفت و فرمود: من اخباري را كه از جدم رسيده است جستجو كردم، خبري راجع به اين عيد پيدا نكردم. اين مراسم اختصاص به فارسيان دارد. اسلام آن را محو نموده، ممكن نيست آنچه را اسلام محو كرده ما زنده كنيم.

منصور عرض كرد: ما از نظر سياست لشكري اين كار را مي كنيم. شما را به خدا سوگند مي دهم موافقت فرماييد.

ناچار موسي بن جعفر عليه السلام پذيرفت و در محل تهنيت نشست. امر او اعيان لشكر و كشور خدمتش رسيدند. تهنيت گفته و هداياي خود را تقديم مي كردند. منصور خادمي را معين كرده بود كه هر چه مي آوردند، صورتش را



[ صفحه 245]



برمي داشت و ثبت مي كرد. بعد از آنكه همه آمدند، پيرمردي در آخر آمده عرض كرد: يابن رسول الله، من مردي فقيرم، مالي نداشتم كه به هديه تقديم كنم، ولي هديه ي من سه شعر است كه جدم در مرثيه جد شما حسين بن علي عليه السلام سروده.

حضرت فرمود: هديه ي تو را قبول كردم. بنشين.

آنگاه رو به خادم منصور كرده فرمود: برو نزد اميرالمؤمنين، بگو با اين مقدار مال چه بايد كرد؟

خادم برگشت و گفت: منصور مي گويد تمام مالها را به شما بخشيدم، در هر چه ميل داريد صرف كنيد.

حضرت به آن پيرمرد فرمود: تمام اين مالها را بردار و تصرف كن. من همه را به تو بخشيدم. [1] .


پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 2، ص 345.