بازگشت

ملايمت هارون با موسي بن جعفر در اوايل خلافت خود


از لحن برخي روايات استفاده مي شود كه هارون در اوايل كار نسبت به امام كاظم سخت گيري نمي كرد. مرحوم صدوق نقل كرده:

هارون در مدينه كسي را به دنبال موسي بن جعفر (ع) فرستاد و دستور داد فوراً حضرت را حاضر كنند. وقتي مأمور خليفه آمد و پيام هارون را ابلاغ نمود، امام فرمود: لولا اني سمعت في خبر عن جدي رسول الله (ص) ان طاعة السلطان للتقية واجبة اذاً ما جئت؛ اگر خبري از جدم رسول الله شنيده بودم كه اطاعت سلطان به تقيه واجب است هرگز پيش او نمي آمدم.

وقتي نزد رشيد حضور يافت، او غضب خود را پنهان نمود و به احترام و نوازش امام پرداخت و پرسيد چرا به ديدار ما نمي آيي؟ امام فرمود: سعة مملكتك و حبك للدنيا؛ وسعت و گستردگي كشور تو و دنياپرستي تو مانع از آن مي شود كه به ديدار تو آيم.

رشيد در اين ملاقات هدايايي به آن حضرت داد و امام درباره ي قبول هدايت فرمود: «والله لولا اني اري ان اتزوج بها عذاب بني طالب لئلا ينقطع نسله ابداً ما قبلتها؛ به خدا اگر من در فكر تزويج جوان هاي مجرد آل ابي طالب نبودم تا نسل آنها از بين نرود، هرگز اين هدايا را قبول نمي كردم. [1] .

امام در اين اظهارات باز از روش تقيه و سياست استفاده مي كرد كه هارون او را و بني هاشم را در مضيقه ي مالي بپندارد و به فكر آزارشان نيفتد. به طوري كه خواهد آمد در سفر ديگر، از وضع زندگي حضرت پرسيد. حضرت از بي آبي زراعت و اشجار شكايت كرد تا هارون به مشكلات زندگي حضرت واقف باشد و عقده دلش باز شود. هارون هم در درون دلش همين را مي خواست كه موسي بن جعفر با مشكلات زندگي دست و پنجه نرم كند. وقتي پسرش مأمون از پدرش پرسيد كه چرا اين پيرمرد را اين قدر احترام كردي و ما را به بدرقه ي او فرستادي و نگذاشتي از مركب پياده شود و تا نزديك تخت تو با مركب آمد و چرا در عطا به ديگران هزار دادي و به او دويست دادي؟ گفت: پسرم اينها اهل بيتي هستند كه مردم خود به خود دور آنها



[ صفحه 252]



جمع مي شوند. اگر پول داشته باشند به كلي ما را ترك مي كنند!


پاورقي

[1] عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 76.