بازگشت

امام، دورادور، علي بن يقطين را در زير نظر داشت و شيعيان را از مرگ نجات مي داد


علي بن يقطين به دستور امام، وزارت هارون را قبول كرده بود تا از اين راه شيعيان را نجات دهد. امام به او گفته بود: يا علي! كفارة عمل السلطان الاحسان علي الاخوان او كفارة اعمالكم الاحسان الي اخوانكم. علي بن يقطين در اين پست كليدي به شيعه خدمات شاياني كرد و دشمنان، هميشه در فكر سعايت علي بن يقطين بودند كه همراه با خطر مرگ بود. ما دو مورد آن را از ارشاد شيخ مفيد نقل مي كنيم.

يك روز هارون لباس هاي فاخري از جمله جبه ي خز طلاكوب براي علي فرستاد و علي روي ارادت خاصي كه به موسي بن جعفر داشت قسمت عمده اي از آن لباس ها را نزد موسي بن جعفر فرستاد.از جمله همان جبه خز بود و مقداري از خمس مالش را نيز بر آنها افزود. چون هدايا به دست امام رسيد همه را پذيرفت جز آن جبه را و برگردانيد و نوشت جبه را نگاه داريد كه جرياني در پيش است.

علي بن يقطين به دستور امام عمل كرد. چند روز بعد علي بر غلامش خشمگين شد و او را از خدمت عزل كرد. وي پيش هارون رفت و از علي بدگويي كرد و از جمله فرستادن لباس خز براي موسي بن جعفر را نزد وي فاش كرد.

هارون سخت عصباني شد و گفت: تحقيق مي كنم و اگر درست باشد او را مي كشم. در همان ساعت دستور داد علي بن يقطين را آوردند. گفت: جبه اي را كه به تو داده بودم چه كردي؟ گفت: امير سلامت باد! پيش من در صندوق است. آن را معطر و مهر كرده ام و هر روز براي تبرك به آن نگاه مي كنم و مي بوسمش.

هارون گفت: هم اكنون آن را پيش من بياور. علي يكي از غلامان خود را طلبيد. گفت: وارد فلان اتاق شده و كليد آن را از كليددار بگير و در فلان صندوق را باز كن. چمدان مهر شده اي در آن است. آن را بياور. طولي نكشيد كه غلام چمدان مهر شده را آورد و در برابر هارون بر زمين نهاد. هارون چون باز كرد، جبه را در آنجا ديد. خشمش فرو نشست و به علي بن يقطين گفت: آن را به جاي خود بازگردان. پس از اين هيچ گونه سخني را بر ضد تو نخواهم پذيرفت و دستور داد به علي جايزه دادند و غلام سعايت كننده هزار تازيانه زدند. چون تازيانه به پانصد رسيد، غلام مرد و براي علي روشن شد كه غرض از رد جامه چه بوده. آنگاه علي بار ديگر جامه را با هداياي ديگر خدمت امام فرستاد. [1] .


پاورقي

[1] بحار، ج 48، ص 137 و ارشاد، 275 - 274.