بازگشت

دژخيمان هارون، در مكه مركب موسي بن جعفر را از دستش گرفتند


حماد بن عثمان گويد: موسي بن عيسي در ساختماني در مكه نشسته بود كه پنجره هاي آن مشرف به مسعي بود. يك وقت متوجه شد كه موسي بن جعفر سوار قاطري شده از مسعي به طرف مروه مي رود. به ابن هياج دستور داد: برو موسي بن جعفر را از قاطر پياد كن و قاطر را بياور. ابن هياج رفت و گفت: قاطر را تحويل بدهيد كه مال ماست. امام پياده شد. گفت: من اين قاطر را خريده ام. قبول نكردند. امام به ملازمين خود فرمود زين قاطر را برداريد و قاطر را تحويل دهيد. گفتند: نه زين مال ماست. امام فرمود: امكان دارد قاطر مال شما باشد و به من فروخته باشند اما شهود داريم كه زين متعلق به ماست، زيرا از پدرم ارث رسيده. قاطر را بردند و امام پياده به محل رفت. [1] .

شيخ عباس قمي مي نويسد: روزي امام صادق (ع) در بازار مدينه عبور مي كرد و پسرش موسي بن جعفر نيز پشت سر او حركت مي كرد. مردي لباس موسي بن جعفر را كشيد و گفت: اين شيخ كيست؟ موسي بن جعفر گفت: نمي شناسم [2] و اين نشانگر اختناق در آن دوران است.

نيز موسي بن جعفر در مرگ موسي الهادي نامه اي به مادر او خيزران نوشته و مرگ موسي را به وي تعزيت گفته و خلافت هارون را نيز تهنيت مي گويد و هر دو را اميرالمؤمنين مي خواند. [3] از اين نامه و لحن امام معلوم است كه اختناق در چه حد بوده است.

همچنين امام صادق از ترس ابي العباس سفاح كه اعلان كرده بود ماه شوال ديده شده، يك روز از روزه ي رمضان را خورد كه در صفحات پيش به آن اشاره شد.


پاورقي

[1] مجموعه ي ورام، ج 1، ص 135.

[2] سفينةالبحار، ج 2، ص 680، سطر 12.

[3] همان، ص 681، سطر 14.