بازگشت

فعاليت امام و زمينه هاي آن


فعاليت امام در دو زمينه ي پنهاني و آشكار صورت مي گرفت.

فعاليت سري - پايداري و ايستادگي امام (ع) در مقابل اوضاع، دو راه داشت. نخستين آن: مقاومت منفي كه از آن سخن گفتيم و آن در اين امر نمودار گرديد كه امام (ع) به هواداران و طرفداران و رابطان خود فرمان داد كه با دستگاه حكومت قطع رابطه كنند و هيچ معامله اي در هيچ سطحي از سطوح با آنان نداشته باشند (آن سان كه در داستان صفوان به آن اشاره شد).

اين مقاومت با وجود اين كه نمودار مقاومت منفي، به جاي روي در رو شدن و مقابله و مبارزه ي مسلحانه بود، اما مقاومت و معارضه اي حتي



[ صفحه 214]



در صورت منفي، براي حمايت اسلام و پشتيباني از آن، عملي بزرگ و مثبت بود، چه، انحراف حكمرانان از رسالت و مكتب، صورتي زشت از اسلام منعكس مي ساخت و رهبراني كه از اهل بيت بودند ناچار مي بايست چهره ي بي آلايش و نوراني اسلام را منعكس كنند و پيوسته تفاوت هاي ميان مكتب و حكومت وقت را در عمل، به تأكيد باز نمايند و به اين ترتيب، اسلام در سطح نظري، خالي از هر گونه انحراف نمايان گرديد. هر چند مراحل اجرا و تطبيق آن صورتي زشت به خود گرفته بود. [1] .

سازماندهي برخي از گروه هاي شيعه، از روش گروهي از دلاوران كه در كنامهاي خويش به سر مي بردند، رنگ مي گرفت و در آن جا بود كه فهرست هاي خصوصي و سري نام هاي شيعيان، نزد بعضي از ياران پيشوايان [2] نگاهداري مي شد. مأموران حكومت در آن وقت كوشيدند كه آن اسامي را به دست آورند اما نتوانستند.

در هر صورت، آن گروه ها، تشيع را در سراسر كشورهاي اسلامي، دور از چشم حكومت و مراقبت آن منتشر ساختند تا آن جا كه به صورت نيروئي بزرگ درآمده و ديگر دشوار بود كه بتوانند آنان را به اطاعت از حكومت وادار كنند و به زودي قدرت حاكم ناچار گرديد، چنان كه بعدا در عهد امام رضا (ع) خواهيم ديد، به امام رضا (ع) پناه جويد و ولايت عهد را به او واگذارد [3] .

امام (ع) با اين روش، حق خود را در حكومت مؤكد گردانيد و به نگاهداري ياران و پايگاه هاي خود از آلودگي در آن وضعيت فاسد و نظارت بر آنان و برنامه ريزي براي آنان و رشد و آگاهي و مدد رسانيدن به آنان در همه ي روش هاي مقاومت و هدايتشان تا سطح پيشتازي آگاهانه و آشنائي به زمان و وظيفه ي



[ صفحه 215]



مكتبي خود، عمل كرد.

روش پنهاني امام به دو صورت نمودار گرديد:

الف - تأئيد جنبش هاي انقلابي و پشتيباني از وفاداران آن جنبش ها و شورش هائي كه انقلابيون خاندان او آن را رهبري مي كردند و به امر به معروف و نهي از منكر مي پرداختند، چنان كه موضع او را (ع) در واقعه ي «فخ» كه حسين بن علي بن حسن كه نسبش به امام علي بن ابي طالب مي رسيد رهبري آن را عهده دار بود، ديديم.

اين شورش ها به طريقي، به اذن امام (ع) و موافقت او مرتبط مي شد. تمام اين كوشش ها به هم مربوط بود و امر حكومت را براي «رضا از آل محمد» تبليغ مي كردند. [4] .

ب - به دست گرفتن قدرت رهبري و نظارت مستقيم بر امور شيعيان، و راهنمائي آنان از نظر عقيدتي و فكري و از لحاظ رفتار، تا از آنان پايگاهي نيرومند براي جنبش خود آماده سازد و در درون امت نفوذ به هم رساند تا هدف هاي امام (ع) به ثمر رسد و انحراف ها و كجروي هايي كه در درون امت به وقوع مي پيوست اصلاح كند.

از اين رو كه امام (ع) و پيش از او پدران ايشان (ع) پيوسته تحت تعقيب و مراقبت و فشار و آزار بودند.

قسمت هاي دشوار و گرفتاري هاي بسيار كه شيعيان در آن روزگاران سياه با آن روبرو بودند و براي ابراز كردن دردهاي خود و رساندن شكايت هاي خويش راهي نداشتند، چندان بود كه بر در و ديوار شكايات خود را مي نوشتند تا مردم بر آن آگاه گردند [5] و بدانند كه چه مايه رنج و شكنجه بر آنان مي رود.



[ صفحه 216]



پاره اي از شعارهاي نوشته شده، دلائل علويان را در حقانيت شان در امر خلافت و رعايت شؤون مسلمانان نشان مي داد، و بيان مي كرد كه آنان از همه به نبي اكرم (ص) نزديك ترند و در امت جانشينان اويند. [6] .


پاورقي

[1] دائرة المعارف اسلامي. بحث آغاز زمان امامان (ع).

[2] رجال نجاشي.

[3] زندگاني امام موسي كاظم (ع) شريف قريشي ج 2 ص 188.

[4] شخص مخصوصي را نام نمي بردند تا مورد شتم و آزار خلفا واقع شود ولي در هر حال از جاذبه آل محمد (ص) در ارواح مردم استفاده مي كردند. (م).

[5] زندگاني امام موسي از قريشي ص 190.

[6] به شعارهايي كه در مقاتل الطالبين ص 412 - 411 به تفصيل نوشته شده است مراجعه شود.