بازگشت

احوال حضرت معصومه مدفونه به قم و ثواب زيارت آن مخدره


اما دختران حضرت موسي بن جعفر عليه السلام برحسب آنچه به ما رسيده افضل آنها سيده ي جليله ي معظمه فاطمه بنت امام موسي عليه السلام معروفه به حضرت معصومه عليهاالسلام است كه مزار شريفش در بلده ي طيبه ي قم است كه داراي قبه ي عاليه و ضريح و صحنهاي متعدده و خدمه ي بسيار و موقوفات است و روشني چشم اهل قم و ملاذ و معاذ عامه ي خلق است و در هر سال جماعات بسيار از بلاد بعيده



[ صفحه 431]



شدر حال كنند و تعب سفر كشند به جهت درك فيوضات از زيارت آن معظمه سلام الله عليها. و سبب آمدنش به قم چنانكه علامه ي مجلسي ره از تاريخ قم نقل كرده و او از مشايخ اهل قم روايت كرده آن است كه چون مأمون حضرت امام رضا عليه السلام را در سال دويست از هجرت از مدينه به مرو طلبيد يك سال بعد از آن خواهرش حضرت فاطمه عليهاالسلام به جهت اشتياق ملاقات برادرش از مدينه به جانب مرو حركت كرد پس همين كه به ساوه رسيد مريضه شد پرسيد كه از اينجا تا قم چه مقدار مسافت است گفتند ده فرسخ است پس خادم خود را فرمود كه مرا به جانب قم ببر پس آن حضرت را به قم آورد و در خانه ي موسي بن خزرج بن سعد فرود آورد. قول اصح آن است كه چون خبر آن مخدره رسيد به آل سعد همگي متفق شدند كه به قصد آن حضرت بيرون روند و از آن حضرت خواهش نمايند به قم تشريف آورد پس در ميان همه موسي بن خزرج بر اين امر تقدم جست همين كه به خدمت آن مكرمه رسيد مهار ناقه ي آن حضرت را گرفت و كشيد تا وارد قم ساخت و در خانه ي خود آن سيده ي جليله را منزل داد پس آن حضرت مدت هفده روز در دنيا مكث نمود و به رحمت ايزدي و رضوان الله پيوست پس او را غسل داده و كفن نمودند و در ارض بابلان آنجا كه امروز روضه ي مقدسه ي او است و ملك موسي بوده آن حضرت را دفن كردند.

صاحب تاريخ قم گفته كه حديث كرد مرا حسين بن علي بن بابويه از محمد بن حسن بن وليد كه چون فاطمه عليهاالسلام وفات كرد او را غسل دادند و كفن كردند و حركت كردند او را و بردند به بابلان و گذاشتند او را نزديك سردابي كه براي او كنده بودند پس آل سعد با هم گفتگو كردند كه كيست داخل سرداب شود و جنازه ي بي بي را دفن نمايد، بعد از گفتگوها رأي ايشان بر آن قرار گرفت كه خادمي بود از براي ايشان به غايت پير كه نامش قادر بوده و مرد صالحي بوده او متصدي دفن شود، چون فرستادند عقب آن شيخ صالح ديدند دو نفر سوار كه دهان خود را بسته بودند به لثام به تعجيل از جانب رمله يعني ريگزار پيدا شدند چون



[ صفحه 432]



نزديك جنازه رسيدند پياده شدند و نماز بر آن مخدره خواندند و داخل در سرداب شدند و او را دفن كردند و بيرون آمدند و سوار گشتند و رفتند و كسي نفهميد كه ايشان چه كس بودند.

در روايت اول است كه موسي بر سر قبر آن مخدره سقفي از بوريا بنا كرد تا آنكه حضرت زينب دختر حضرت جواد عليه السلام قبه اي بنا كرد بر روي قبر، و محراب نماز فاطمه سلام الله عليها هنوز موجود است در خانه ي موسي بن خزرج. فقير گويد كه در زمان ما نيز آن محراب مبارك موجود است و آن واقع است در محله ي مير و معروف است به ستيه يعني معروف به ستي و ستي به معني خانم و بي بي است.

بدانكه در بقعه ي حضرت فاطمه جماعتي از بنات فاطميه و سادت رضائيه مدفونند مانند زينب و ام محمد و ميمونه دختران حضرت امام محمدجواد عليه السلام، در نسخه اي از انساب مجدي ديدم كه ميمونه دختر امام موسي عليه السلام با معصومه ي فاطمه است و بريهه دختر موسي مبرقع و ام اسحق جاريه ي محمد بن موسي و ام حبيب جاريه ي محمد بن احمد بن موسي رضوان الله تعالي عليهم اجمعين و اين كنيزك مادر ام كلثوم دختر محمد بوده است. و در فضيلت زيات حضرت فاطمه بنت موسي عليه السلام روايات بسيار وارد شده از جمله در تاريخ قم مروي است كه جماعتي از مردم ري خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيدند و گفتند ما از مردم ري هستيم حضرت فرمود مرحبا به برادران ما از اهل قم، ايشان عرض كردند كه ما از مردم ري هستيم ديگر مرتبه حضرت همان جواب را فرمود، آن جماعت چند كرات اين سخن را گفتند و همين جواب را شنيدند، آنگاه حضرت فرمود همانا از براي حقتعالي حرمي است و آن مكه است، و براي رسول خدا صلي الله عليه و آله حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرالمؤمنين عليه السلام حرمي است و آن كوفه است، و از براي ما اهلبيت حرمي است و آن بنده ي قم است و بعد از اين دفن شود در آنجا زني از اولاد من كه ناميده شود به فاطمه هر كس او را زيارت كند بهشت از براي او واجب شود، راوي گفت وقتي كه آن حضرت اين فرمايش نمود هنوز متولد نشده بود امام موسي عليه السلام.



[ صفحه 433]



روايت شده كه حضرت امام رضا عليه السلام به سعد اشعري قمي فرمود كه اي سعد نزد شما قبري از ما هست گفت فداي تو شوم قبر فاطمه دختر امام موسي عليه السلام را مي فرمائي؟ فرمود بلي هر كه او را زيارت كند و حق او را بشناسد از براي او است بهشت، و بر اين مضمون روايات بسيار است. قاضي نورالله در مجالس المؤمنين فرموده از امام جعفرصادق عليه السلام روايت است كه گفت آگاه باش بدرستي كه از براي خدا حرمي است و آن مكه است و از براي حضرت رسول صلي الله عليه و آله حرمي است و آن مدينه است و از براي اميرالمؤمنين عليه السلام حرمي است و آن كوفه است، آگاه باش بدرستي كه حرم من و حرم اولاد من بعد از من در قم است آگاه باش به درستي كه قم كوفه ي صغيره است و همانا از براي بهشت هشت در است سه در آنها به سوي قم است، و وفات كند در قم زني كه از اولاد من باشد، و نام او فاطمه دختر موسي عليه السلام كه داخل مي شوند به سبب شفاعت او شيعه ي من جميع ايشان در بهشت.

بدانكه در كافي روايت شده از يونس بن يعقوب كه چون حضرت موسي عليه السلام رجوع كرد از بغداد و تشريف برد به مدينه در فيد كه نام منزلي است دختري از آن حضرت وفات يافت در آنجا او را دفن نمودند و حضرت فرمود بعض موالي خود را كه قبر او را گچ اندود كند و بنويسد بر لوحي اسم او را و بگذارد آن را در قبر او، و در تاريخ قم است آنچه كه حاصلش اين است:

چنين رسيده كه رضائيه دختران خود را به شوهر نمي دادند زيرا كسي را كه همسر و هم كفو ايشان بود نمي يافتند، و حضرت موسي بن جعفر عليه السلام را بيست و يك دختر بوده است و هيچ يك شوهر نكرده اند. و اين مطلب در ميان دختران ايشان عادت شده، و محمد بن علي الرضا عليه السلام به شهر مدينه ده ديه وقف كرده است بر دختران و خواهران خود كه شوهر نكرده اند و از ارتفاعات آن ديه ها نصيب و قسط رضائيه كه به قم ساكن بوده اند از مدينه جهت ايشان مي آوردند.



[ صفحه 434]