1- امام صادق «عليه السلام» به امامت امام كاظم «عليه السلام» بعد از خود تصريح نمود،



[ صفحه 193]



راويان بسيار اين مطلب را نقل كرده اند و در ميان آنان افراد برجسته و اصحاب خاص امام صادق «عليه السلام» كه رازدار آن حضرت و مورد وثوق او بودند، مانند: مفضل بن عمر جعفي، معاذ بن كثير، عبدالرحمان بن حجاج، فيض بن مختار و افراد ديگر كه ذكر آنان به درازا مي كشد.

2- «مفضل بن عمر» مي گويد: در محضر امام صادق «عليه السلام» بودم، حضرت اباابراهيم موسي «عليه السلام» كه دوران كودكي را مي گذراند، وارد شد، امام صادق «عليه السلام» به من فرمود:

«وصيت مرا درباره ي او (امام كاظم) بپذير و جريان (امامت) او را تنها به اصحاب و دوستان مورد اطمينان خود بگو.

3- «معاذ بن كثير» مي گويد: به امام صادق «عليه السلام» عرض كردم، از خداوندي كه اين مقام (امامت) را از جانب پدرت به تو داده، خواستم كه همين مقام را از جانب تو در حالي كه زنده هستي به جانشين شما بدهد. امام صادق «عليه السلام» فرمود: «خداوند اين درخواست تو را، انجام داده است».

عرض كردم: قربانت گردم! جانشين شما كيست؟ آن حضرت به امام كاظم «عليه السلام» عبد صالح كه خوابيده بود اشاره كرد و او در آن زمان كودك بود.

4- «عبدالرحمان بن حجاج» مي گويد: به محضر امام صادق «عليه السلام» رفتم او را در اطاقي يافتم كه دعا مي كرد و موسي بن جعفر در جانب راستش نشسته بود و به دعاي پدرش «آمين» مي گفت، به امام صادق «عليه السلام» عرض كردم: قربانت گردم! من پيوند خاصي با شما دارم و خدمتگزار شما هستم، امام بعد از شما كيست؟!

فرمود: «يا ابا عبدالرحمان! ان موسي قد لبس الدرع و استوت عليه».

«اي ابوعبدالرحمان! موسي زره ي (پيامبر «صلي الله عليه و آله») را پوشيده و اين لباس بر اندام او زيبنده و رساست».

گفتم: بعد از اين سخن (امام بعد از شما را شناختم) ديگر احتياج به هيچ چيز (و دليل ديگر) ندارم.



[ صفحه 194]



5- «فيض بن مختار» مي گويد: به امام صادق «عليه السلام» عرض كردم: دستم را بگير و از آتش دوزخ نجات بده، بعد از تو چه كسي (امام) بر ماست، در اين هنگام امام كاظم كه كودك بود وارد شد، امام صادق «عليه السلام» در پاسخ به سؤال من اشاره به امام موسي كاظم «عليه السلام» كرد و فرمود:

«هذا صاحبكم فتمسك به؛ اين است صاحب (و امام) شما پس به او تمسك كن». و دلايل بي شمار ديگر در اين راستا وجود دارد.