بازگشت

سيد مير احمد بن موسي كاظم


حضرت شاه چراغ عليه السلام بعد از حضرت رضا عليه السلام در علم و زهد و تقوي و ورع در ميان اولاد امام كاظم شخصيت برجسته اي است. اين بزرگوار واجب التعظيم در مدت عمر خود هزار بنده در راه خدا آزاد نمود، وقتي به شيراز وارد شد، در منزل يكي از دوستان اهل بيت عصمت و طهارت كه الان بقعه و بارگاه آن حضرت است پنهان بوده و شب و روز را به عبادت مي گذراند.

از طرف والي فارس مفتشين بسياري براي پيدا كردن امام زادگان معظم گماشتند تا بعد از يكسال جناب سيد مير احمد را يافتند، خبر به حكومت دادند و لشكر بسياري براي دستگيري آن حضرت فرستادند. جناب سيد مير احمد با آن قوم از خود دفاع نموده و چون ديدند از عهده اش برنمي آيند از طرف خانه همسايه ديوار را سوراخ كردند و وارد شدند و از عقب شمشيري بر فرق مبارك او زدند و از طرف ديگر



[ صفحه 307]



در همان حال جمعي مشغول خراب كردن خانه بودند پس بدن مباركش زير خاك پنهان شد. اوائل قرن هفتم هجري سلطنت فارس به اتابك ابوبكر بن سعد مظفر الدين كه پادشاهي بسيار صالح بود و در سي و شش سال دوره سلطنت خود به علماء و فضلا احترام بسيار مي نمود، رسيد از جمله وزراء و مقربان دربار اتابك، امير مقرب الدين مسعود بن بدرالدين بوده كه ميل بسيار به عمران و آبادي داشت لذا امر كرد در وسط شهر شيراز و در محل خانه خراب شده عمارت بزرگي برپا كنند، يك روز در اثناء كار جسدي زيبا و تازه مقتولي با فرق شكافته، زير آوار ديدند، پس از جستجوي بسيار حلقه انگشتري كه بر خاتمش نقش العزة لله احمد بن موسي را ديدند، لذا با سابقه تاريخي و شهرت جنگ سادات هاشمي در آن مكان و شهادت احمد بن موسي الكاظم عليه السلام فهميدند آن جسد شريف جناب سيد مير احمد بن موسي الكاظم عليه السلام امامزاده واجب التعظيم شهيد است كه تقريبا بعد از چهارصد سال به اين طريق صحيح و سالم و اسباب هدايت مخالفين بدست آمد.

حسب الامر اتابك و وزير اعظم در همان محل كه جسد ظاهر گرديد بقعه عالي برپا كردند و با احترام بسيار در حضور علماء و بزرگان جسد شريف را به خاك سپردند و بر احترام بقعه افزودند. در سال 657 قمري اتابك وفات يافت و در سال 750 كه سطلنت شيراز و فارس با اسحق بن محمود شاه بود، مادر شاه ملكه تاشي خاتون كه بانوي خيره صالحه بود بقعه مباركه آن حضرت را تعمير نمود و گنبد بسيار زيبائي بر آن قرار داد و قصبه ميمند را كه در هجده فرسخي شيراز است وقف



[ صفحه 308]



بر آن بقعه مباركه نمود [1] .


پاورقي

[1] شبهاي پيشاور، ص 118.