بازگشت

سيد علاءالدين بن موسي الكاظم


ايشان با برادرش سيد مير احمد شاه چراغ به شيراز آمدند و در گوشه اي پنهان و شب و روز به عبادت مشغول بودند. در نزديك شهر باغ قتلغ خان بوده و روزي حضرت در گوشه آن باغ تفرج مي نمود در حالي كه قرآن در دست مباركش بود با همان قرآن زير خاك پنهان گرديد. سال ها گذشت و قتلغ مرد و آن باغ خراب شد و اثري از آن سيد بزرگوار نبود تا در زمان صفويه كه در اين باغ مخروبه، ساختمان مي ساختند جسد تازه خون آلود جوان مقتول از زير خاك نمايان شد مثل اين كه الان دفن شده يا تازه كشته شده باشد، در حالي كه قرآن مجيد در يك دست و در دست ديگرش شمشير بود. با علامات و قرائني كه داشتند فهميدند بدن مبارك جناب سيد علاءالدين حسين فرزند موسي بن جعفر عليه السلام است و در آن باغ او را دفن نمودند. بعد از مدت ها ميرزا علي از مدينه به زيارت امامزاده آمد و چون صاحب ثروت زيادي بود بنائي عالي بر قبر آن بزرگوار گذاشت و املاك و باغات بسياري خريد و بر آن بقعه مباركه وقف نمود و بعد از فوت خودش را هم در همان آستانه مقدسه دفن نمودند و در زمان شاه اسماعيل مرمت زيبائي بر آن قبر شد كه الان محل زيارت مزار عموم اهالي فارس قرار گرفته است [1] .



[ صفحه 309]




پاورقي

[1] همان، ص 122.