بازگشت

صفحه 124


ابن يحيي بن خالدش بسپرد.

و اين كردار هارون از عجايب امور دهور است، چه رشيد نگران بود آنچه را كه پدرش مهدي و جدش منصور، به عيسي بن موسي به جاي آورد، و آن تدابير را كه معمول داشتند، تا گاهي كه عيسي خود را از ولايت عهد خلع نمود، و آنچه برادرش هادي با خود هارون مسلوك نمود، تا مگر هارون الرشيد خويشتن را از منصب ولايت عهد خلع كند، و اگر هادي دچار مرگ نشده بود البته هارون نيز خلع مي شد.

معذلك خود هارون براي مأمون بيعت گرفت كه بعد از امين ولايت عهد و خلافت با او باشد. و علت اين است كه چون كسي چيزي را بسي دوستدار شود اين محبت او را كور و كر مي سازد، نه معايب آن چيز را مي بيند نه آنچه ديگران در عيب آن گويند مي شنود.