بازگشت

محل زندان حضرت موسي بن جعفر


محبس حضرت كاظم صلوات الله عليه چنانكه در بحارالأنوار و عيون اخبار مسطور است، در مكاني بود كه بدارالمسيب به باب الكوفه معروف و در آنجا درخت سدره بود و از خبري كه از مناقب و بعضي كتب ديگر از ابوالازهر مسطور شد كه در مسجدي كه برابر سراي سندي بن شاهك و ابن السكيت بود فراهم شديم و سخن از عربيت و مذهب در ميان آمد و شخصي از امام وقت تكلم كرد و گفت در ميان شما و امام وقت به جز اين ديوار حايل نيست معلوم مي شود، محبس آن حضرت خواه در سراي



[ صفحه 158]



مسيب يا مكاني ديگر بوده است، به سراي سندي و ابن سكيت اتصال داشته است و در خبري كه از كشي و بحار مي رسد كه مي گويد: وفات حضرت كاظم عليه السلام در مسجد هارون الرشيد معروف به مسجد مسيب در جانب غربي باب الكوفه روي داده، زيرا كه آن حضرت را از سرائي كه معروف به دار عمرويه بود بدانجا انتقال داده و در ميان وفات حضرت كاظم عليه السلام تا هنگام حرق مقابر قريش دويست و شصت سال امتداد بود نيز همان معني مفهوم مي شود و ممكن است لفظ محبس را مسجد نوشته باشد و در اواخر ايام حيات آن حضرت از بيم مردم به آنجا انتقال داده باشند و از آن هنگام كه مهدي عباسي آن حضرت را به بغداد بياورده و از آن پس هارون به بصره و بغداد آورده است تا هنگامي كه شهيد شده بجمله در حكم حبس شمرده آيد، چنانكه اگر كسي را در شهري بياورند و گويند از اين شهر بيرون نبايد بشود اگر چه سي سال بگذرد و تمام اوقات او در بوستان و مصاحبت دوستان و تمتع و خوش گذراني بگذرد خود را محبوس شمارد و ديگران نيز او را زنداني خوانند پس مي توان گفت كه سفر اخير آن حضرت چهار سال بود و از اين جمله گاهي مطلق العنان و گاهي در خانه جاي داشته و مانع از بيرون شدنش بوده اند و در پايان كار به واسطه ي پاره اي جهات كار حبس را بر آن حضرت دشوار ساخته و روزي چند نيز مقيد ساخته اند تا مقيداً محبوساً مسموماً شهيد شده است سلام الله عليه و غالب گمان اين است كه آن حضرت عليه السلام را در اواخر ماه شوال سال يكصد و هفتاد و نهم در مدينه ي طيبه مأخوذ داشته، به بصره و از آنجا به بغداد فرستاده و در پنجم يا ششم شهر رجب سال يكصد و هشتاد و سوم هجري در بغداد وفات نموده است.