بازگشت

پاره اي از اسامي و القاب ائمه در كتب رجال


بهتر آن است كه در اين مقام اصطلاحاتي كه در كتب رجال در نقل از ائمه اطهار سلام الله عليهم و كناي مباركه و اسامي و القاب ايشان مقرر است مسطور آيد تا بر مطالعه كنندگان مكشوف گردد.

در كتاب كافي هر كجا از ابوجعفر عليه السلام روايت نمايند مقصود ابوجعفر اول حضرت امام محمد باقر عليه السلام است.

و در مكارم الاخلاق در باب خواتيم ائمه عليهم السلام آن حضرت را ابوجعفر كبير مرقوم داشته است.

و هر چه از ابوعبدالله مطلقاً روايت شود حضرت صادق سلام الله عليه را خواهند.

و چون از ابوالحسن يا ابوالحسن ماضي يا ابوالحسن الاول، يا عن العالم، يا عن الفقيه يا عن العبد الصالح يا عبد صالح يا عن رجل، يا عن الرجل يا عن الشيخ روايت كنند امام موسي كاظم صلوات الله عليه را خواهند، چه جماعت شيعه در زمان آن حضرت به سبب شدت تقيه، هر وقت روايتي از آن حضرت مي نمودند، از بيم دشمنان و تغلب و تسلط خلفاي عهد، نام مباركش را مذكور نمي داشتند و به اين اسامي و القاب بر طريق رمز و كنايه مذكور و مسطور مي نمودند.

و چون از ابوالحسن ثاني روايت كنند مقصود حضرت امام رضا سلام الله عليه، و اگر ابوجعفر ثاني مي گويند مقصود حضرت امام محمدتقي عليه السلام، و هر چه از ابوالحسن



[ صفحه 26]



ثالث روايت كنند حضرت امام علي النقي الهادي را خواهند.

و هر چه از حضرت ابي محمد عليه السلام روايت آورند امام حسن عسكري صلوات الله عليه است.

و در رجال ابي علي مسطور است كناي ائمه عليهم السلام و القاب ايشان چنانكه نزد اهل رجال مقرر است: ابوابراهيم براي حضرت كاظم، و ابواسحاق براي حضرت صادق، و ابوجعفر براي حضرت باقر و جواد عليهم السلام لكن چون مطلقاً ابوجعفر گويند بيشترش راجع به حضرت باقر، و چون مقيد به لفظ اول باشد همان حضرت باقر، و چون مقيد به لفظ ثاني آورند و ابوجعفر ثاني گويند حضرت جواد را اراده كنند.

و چون ابوالحسن گويند حضرت اميرالمؤمنين علي صلوات الله عليه و علي بن الحسين و حضرت كاظم و حضرت امام رضا و حضرت امام علي نقي هادي عليهم السلام را خواهند، و كم است كه ابوالحسن گويند و اميرالمؤمنين را اراده كنند، و بيشتر آن است كه در ابوالحسن مطلق حضرت كاظم را و گاهي حضرت امام رضا و مقيد به لفظ اول حضرت كاظم و به لفظ ثاني حضرت امام رضا، و به لفظ ثالث حضرت هادي صلوات الله عليهم است. و چون قرينه در كلام موجود شود به يكي از ايشان اختصاص مي جويد.

و ابوالحسن كنيت حضرت اميرالمؤمنين، و ابوعبدالله كنيت حضرت امام حسين و صادق است.

در كتب اخبار چون ابوعبدالله گويند حضرت صادق را اراده كنند چنانكه در لفظ العالم و الشيخ مقصود همان است و همچنين است، الفقيه و العبد الصالح و گاهي اراده مي شود به اين دو لفظ و به لفظ العالم حضرت كاظم عليه السلام.

و ابوالقاسم براي پيغمبر و حضرت قائم است، لكن در حق قائم بيشتر اطلاق مي شود، و مقصود از صاحب الدار و صاحب الزمان و الغريم و القائم و المهدي و الهادي همان حضرت قائم سلام الله عليه است.

و مقصود از الرجل حضرت هادي است.

و به روايت جمعي ديگر در بيشتر روايات مقصود از لفظ العالم و الشيخ الفقيه



[ صفحه 27]



و العبد الصالح، حضرت كاظم عليه السلام است، و گاهي به لفظ الهادي حضرت صادق عليه السلام را خواهند.