بازگشت

در ذكر تكاليف زوار در بلده ي كاظمين


اول: بعد از زيارت امامين همامين رفتن به مسجد شريف براثا و نماز كردن در آن.

دوم: رفتن به بغداد به جهت زيارت چهار نايب خاص حضرت صاحب الزمان صلوات الله عليه الملك المنان.

سيم: رفتن به مداين بجهة زيارت سلمان محمدي.

اما اول: بدان كه مسجد براثا از مساجد شريفه معروفه متبركه است، و واقع شده در بين بغداد و كاظمين در راه زوار، و غالبا از فيض آن محروم و اعتنائي به آن ندارند، با همه فضائل و شرافتي كه براي او ذكر نموده اند، شيخ جليل أبوعلي پسر شيخ طوسي در «امالي» خود مسندا روايت كرده از حضرت امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه ما در كتب يافته ايم كه حضرت ابراهيم عليه السلام پيش از حضرت عيسي عليه السلام در آن موضع نماز كرده است، و شيخ شهيد اول در كتاب «ذكري» فرموده از مساجد شريفه مسجد براثا كه در غربي بغداد [مي باشد]، مي باشد و آن باقي است الي الآن، و من آن را ديدم و در آن نماز كردم، و جماعتي روايت كرده اند از جابر انصاري كه گفت اميرالمؤمنين عليه السلام با ما نماز كرد در مسجد براثا بعد از برگشتن از جنگ خوارج و ما زياده از صد هزار مرد بوديم، پس نصراني از صومعه ي خود فرود آمد و پرسيد كه سركرده ي شما كيست؟

ما اشاره به اميرالمؤمنين عليه السلام كرديم، پس به نزد آن حضرت آمد و سلام كرد و گفت: اي سيد من تو پيغمبري؟

فرمود: نه، پيغمبر سيد و آقاي من است.

عرض كرد: تو وصي پيغمبري؟

فرمود: بلي.

گفت: من اين صومعه را از براي اين موضع بنا كرده ام كه براثا نام دارد، و در كتب آسماني خوانده ام كه در اين موضع نماز مي خواند مگر پيغمبري يا وصي پيغمبري، پس مسلمان شد، و حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام به او فرمود كه كي در اينجا نماز خوانده است؟

گفت: حضرت عيسي و مادرش.

حضرت فرمود: كه جناب ابراهيم خليل عليه السلام نيز در اينجا نماز كرده است.

آن وقت اميرالمؤمنين عليه السلام از راهب پرسيد: كه از كجا آب مي خوري؟



[ صفحه 597]



گفت: از دجله.

فرمود: كه چرا در اينجا چشمه اي يا چاهي نمي كني.

گفت: يا علي هر چاهي كه كنديم آبش شور بود.

حضرت جائي را نشان داد فرمود كه در اينجا چاهي بكن، چون كندند سنگ بزرگي ظاهر شد كه نتوانستند كندن آن را، پس آن حضرت سنگ را كند و از زيرش چشمه اي ظاهر شد از عسل شيرين تر و از كره لذيذتر!

پس فرمود: كه اي حباب از اين چشمه آب بخور، اي حباب زود باشد كه در پهلوي مسجد تو شهري بنا شود كه جباران در آن بسيار باشند، و بلا و فتنه در آن عظيم باشد، حتي آنكه در هر شب جمعه هفتاد هزار فرج را به حرام جماع كنند، و مراد از آن شهر بغداد است.

و ابن شهر آشوب در «مناقب» مضامين اين اخبار را به اسانيد متعدده ذكر كرده، و بعد از آن روايت كرده كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام صيحه زد به آن چاه به زبان عبراني كه نزديك من بيا، پس چون عبور كرد به مسجد در آنجا درخت عوسجي بود كه خار بسيار داشت، پس شمشير را كشيد و خارها را از آن درخت دور كرد و فرمود در اينجا قبر پيغمبري است از پيغمبران حق تعالي، و امر فرمود آفتاب را كه برگردد، پس برگشت و با آن حضرت سيزده كس از اصحابش همراه بودند، پس قبله را به خط مستقيم درست كرد و به سوي آن نماز كرد.

الحاج ميرزا حسين نوري طبرسي در كتاب «تحية الزائر» گويد: از مجموع اين اخبار چند فضيلت براي اين مسجد معلوم مي شود كه هر كدام در هر مسجدي باشد سزاوار است كه انسان طي منازل كند، و به فيض نماز و دعاي در آن مستفيض و متبرك شود:

اول: مقرر فرمودن خداوند كه در آن زمين فرود نيايد [جز] رئيسي يا لشكرش به جهت جهاد در راه خداوند، و نماز نكنند در آن جز پيغمبر و يا وصي پيغمبر، و آن را در كتب سماويه ثبت نمودن.

دوم: آنكه خانه ي حضرت مريم است.

سيم: آنكه زمين حضرت عيسي عليه السلام است.

چهارم: بودن چشمه كه براي مريم (عليهاسلام) ظاهر شده بود، چنانچه خداي تعالي ميفرمايد: «قد جعل ربك تحتك سريا» در اينجا.

پنجم: ظاهر كردن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آن چشمه را كه آبش لذيذ و گوارا بود براي آن جماعت به اعجاز ولايت مرتضوي.



[ صفحه 598]



ششم: بودن سنگ سفيد متبرك كه مريم عيسي عليه السلام را بر آن گذاشت در آنجا.

هفتم: بيرون آوردن حضرت آن سنگ را از آنجا به اعجاز، و نماز كردن به سوي آن، يعني آن را به جاي ديواري قبلي محراب نماز خود قرار داد، و اين سنگ مبارك مقدس هنوز موجود است و در آنجا منصوب است، و لكن مكرر جهال بيگانگان آن را در آورده و در چاه مي اندازند، پس از اطلاع باز بعضي از مؤمنين آن را در آورده نصب مي كنند، و چون به جهت غفلت و بي اعتنائي شيعيان به اين مسجد عظيم الشأن معمور و آباد نيست.

هشتم: نماز كردن حضرت اميرالمؤمنين، و حضرت مجتبي، و سيدالشهداء عليهم السلام در آنجا.

نهم: توقف نمودن حضرت در آنجا چهار روز به جهت شرافت مكان و مقدس بودن زمين.

دهم: نماز كردن پيغمبران خصوصا خليل الرحمان در آنجا.

يازدهم: بودن قبر پيغمبري از پيغمبران در آنجا.

دوازدهم: برگشتن آفتاب براي حضرت اميرالمؤمنين در آنجا.

و با اين شرافت و فضائل و بروز آيات آلهية و معاجز حيدريه در آن مسجد معلوم نيست از هزار نفر زائر يكي آنجا برود، با آنكه مكررا از پهلوي آن مي گذرند، و چون بيگانگان به جهت انتفاع جزئي كه از واردين چند قروش [1] بگيرند، اگر اتفاقا يكي برود به آن مسجد و در دادن قروش جزئي مضايق كرده برگردد.



[ صفحه 599]




پاورقي

[1] پول ناچيز مسلمين.