بازگشت

زيارت سلمان رضي الله عنه و جناب حذيفة اليمان


در فضيلت زيارت سلمان رضي الله عنه:

قال بعض الفضلاء: «اتمام الزيارة بزيارة سر من راي و اكمالها بزيارة سلمان»:

يعني: زيارت در عراق به زيارت ائمه سر من رآي تمام مي شود، و به زيارت سلمان كامل مي شود.

فاضل نوري گويد: مضمون اين روايت را من در قديم الأيام شنيدم، بعد از آن آنچه تفحص كردم اثري از آن نيافتم، مثل چند خبر ديگر كه شهرتي دارد در عراق و أصلي ندارد و در هيچ كتابي ديده نشده، چنانچه از حضرت رضا عليه السلام نقل كنند كه فرمود: هر كس قدرت ندارد به زيارت من بيايد پس زيارت كند قاسم برادرم را كه در عذارات از توابع حله مدفون است.

و اهل نجف را عقيده آن است كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام فرمود:

كه هر كه نتواند به زيارت من بيايد در ايام زيارات مخصوصه، مثل اول و نيمه رجب، و نيمه شعبان، و ليالي قدر، و عيدين، و عرفه، و عاشورا، پس زيارت كند پسر عمم مسلم را در كوفه، و لهذا در اين ايام ازدحام عجيبي شود در مرقد جناب مسلم بن عقيل رحمه الله، و بسيار شود در آن روز حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نجف اشرف اصلا زيارت نكنند، و به جهت اين خبر تاكنون كسي از اصل او نشان نداده از فيض شريف آن روز خود را محروم نمايند.

به هر حال علو مقام جناب سلمان أجل است از آن كه براي ترغيب زيارتش متمسك به امور واهيه شد، و كافي است كه شيخ طوسي در «تهذيب» بعد از زيارت ائمه عليهم السلام و شهدا و نواب براي احدي زيارتي نقل نكرده جز براي آن جناب، و عالم جليل شيخ خضر شلال در



[ صفحه 605]



مزار خود فرموده:

سزاوار نيست ترك زيارت سلمان قدس سره به آنچه ذكر نموده آن را در «تهذيب»، در آنچه شكي نيست در روايت بودن آن، هرچند آن را به روايت نسبت نداده فرموده:

«السلام عليك يا صاحب رسول الله، السلام عليك يا ولي أميرالمؤمنين، السلام عليك يا مودع أسرار السادات الميامين، السلام عليك يا بقية الله من البررة الماضين، السلام عليك يا اباعبدالله، و رحمة الله و بركاته».

دوم زيارت كردن جناب حذيفة اليمان:

كه از بزرگان اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بود و خاصان اميرالمؤمنين است، و در ميان صحابه مخصوص بود به شناختن منافقين، و دانستن نامهاي ايشان، و اگر در نماز جنازه ي كسي حاضر نمي شد خليفه ي ثاني بر او نماز نمي كرد، و از جانب او سالها در مدائن والي بود، پس او را عزل كرد و جناب سلمان والي آنجا شد، و مستقر بود تا نوبت خلافت شاه ولايت رسيد، پس از مدينه رقم همايون به اهل مدائن صادر شد، و از خلافت خود و استقرار حذيفه در آنجا به نحوي كه بود اطلاع دادند، و لكن حذيفه بعد از حركت آن حضرت از مدينه به جانب بصره به جهت دفع شر أصحاب جمل و قبل از نزول موكب همايون به كوفه وفات كرد، و در همان مدائن مدفون شد. و در صحن آن جناب قبر ديگر هست معلوم نيست كيست، معروف به قبر شيخ عبدالله انصاري و او از شهداء احد بود كه با شهدا در آنجا مدفون است، و ديگر عبدالله انصاري صوفي و سني [1] صاحب مناجات معروفه و قبر او نيز در هرات است.

و در جنب [2] حرم سلمان قدس سره مسجد جامع مدائن است كه منسوب است به حضرت امام حسن كه آن را ساخته يا در آنجا نماز كرده از فيض دو ركعت نماز تحيت و آن محل شريف خود را محروم نكند، و در ميان ضريح مقدس آن جناب ظرف آب خوري سفالي است، كه خدام آن آستانه را اعتقاد آن است كه اين ظرف از خود آن جناب است، و در اين طول سنين و مرور ايام سالم، و از كرامت آن جناب باقي، و از زهد و قناعت آن روز با آن رياست كه داشت به يادگار مانده!



[ صفحه 606]




پاورقي

[1] يعني خواجه عبدالله انصاري.

[2] نزديكي.