بازگشت

احوالات اولاد ذكور امام موسي كاظم


احمد بن موسي عليه السلام: حالات شرفش در ضمن مشاهد شيراز در جلد دوم «جغرافي المشاهد» مذكور خواهد شد، قبرش در شيراز است و معروف است در نزد عوام به «شاه چراغ» اگرچه بعضي از علماي عامه قبر او را در اسفراين در ميان دو جبل [1] از ناحيه خراسان نوشته اند غلط است.

و محمد بن امام موسي عليه السلام: حال آن جناب را نيز در شيراز در جلد دوم در ضمن حرف شين مسطور خواهد شد، به جهت اينكه مدفن آن حضرت نيز در شيراز است، و او را سه پسر بود و چهار دختر.

زيد النار بن موسي عليه السلام: تفصيل حالاتش در ضمن حرم ششم در سر من رأي كه مدفن آن جناب است معروض خواهد شد، أساتيد و علماي تاريخ و رجال و انساب بعضي آن جناب را منقرض الآخر و جمعي صاحب أعقاب نوشته اند.

حسن بن امام موسي عليه السلام: صاحب كتاب «مجدي» گويد: كه او قليل العقب است، و صاحب «عمدة الطالب» نيز همين طور نوشته، و از نجاري نقل كند كه او گفت من كسي را از اولاد حسن نديدم.

ابن طباطبا گويد: حسن بن امام موسي را يك پسر بود جعفر نام، و جعفر را سه پسر بود محمد و حسن و موسي، و از اينها عقب مانده است.

حسين بن امام موسي عليه السلام: را سه پسر بود، محمد،و عبدالله، و از آنها أعقاب باقي است بنا به روايت ابن طباطبا.



[ صفحه 617]



و اما شيخ أبوالحسن عمري و أبواليقصان گويند: كه حسين بن امام موسي را عقب نبود.

عبدالله بن موسي عليه السلام: را دو پسر بود، موسي و محمد، و از هر دو أعقاب است بنا به روايت «عمدة الطالب».

و اما صاحب «مجدي» گويد: كه عبدالله را پنج پسر بود، محمد، و أحمد، و حسن، و حسين، و موسي و سه دختر بود: زينب، و فاطمه، و رقيه.

عبيدالله بن امام موسي عليه السلام: را سه دختر بود: اسماء، و زينب، و فاطمه، و هشت پسر بود محمد اليماني، و جعفر، و قاسم، و علي، و موسي، و حسن، و حسين، و احمد.

صاحب «مجدي» گويد: كه آن جناب را از أحمد، حسن، و حسين عقبي نيست، اما موسي را اولادي بود يافتم كه منقطع گرديد، و اما ديگران [را] اعقاب هست.

صاحب «عمدة الطالب» گويد: عبيدالله را سه پسر بود، محمد اليماني، و قاسم، و جعفر، و او را پسري بوده است موسي نام، لكن سلسله او منقرض گرديده.

اما محمد بن عبيدالله را يك پسر بوده ابراهيم، و ابراهيم را دو پسر بود محمد، و احمد، و قاسم.

جعفر بن موسي عليه السلام: را اعقاب كثيره است، و معروفند به حواريون و شجريون، چه در باديه هاي مدينه طيبة متصل مشغول زراعت بودند، و بسيار غرس [2] اشجار [3] مي نمودند، و صاحب «عمدة الطالب» گويد جعفر را دو پسر است، موسي، و حسن، و موسي را يك پسر بود حسن الحق، و اوجد آل مليط است، و حسن را دو پسر بود محمد المليط و علي الحواري.

و صاحب «مجدي» گويد: از سه نفر أعقاب آن جناب باقي است: حسن، و حسين، و أصغر، و موسي.

عباس بن امام موسي عليه السلام: به جهت ارث ماليه دنيوي با حضرت امام رضا كدورت پيدا كرد، و قدري از او سوء ادب نسبت به آن بزرگوار صادر شد، و صاحب «عمدة الطالب» گويد كه او را يك پسر بود قاسم نام، و آن در شوسه كه از سواد كوفه است مدفون است و قبر او مشهور و به فضل مذكور.

صاحب «بدايع الأنوار» گويد: چنين قبري در سواد كوفه در حوالي و اطراف آن نديدم، يحتمل بوده باشد ما خبر نداريم.



[ صفحه 618]



هارون بن امام موسي عليه السلام: را بخاري گويد عقبش منقطع گرديد. ابن طباطبا و شيخ عمري گويند او را عقب بود از أحمد، و احمد را دو پسر بود موسي و محمد و آنها را اعقاب باشد.

صاحب «مجدي» گويد: كه هارون را دو پسر بود أحمد و محمد، و چهار دختر زينب، و ام عبدالله، و فاطمه، و ام جعفر، و از آن دو پسر هارون عقب باشد.

حمزة بن امام موسي عليه السلام: در مدفن اين جناب محل خلاف است، بعضي نوشته اند در ري در جوار حضرت عبدالعظيم است، و جمعي قبرش را در اصطخر شيراز مرقوم داشته اند، و برخي در قرية الحمزه كه نزديكي حله است ذكر كرده.

أحوال اين جناب را مفصلا در ضمن ري در جلد دوم معروض خواهم نمود، ان شاء الله تعالي.

قاسم بن امام موسي عليه السلام: چون قبر مطهرش به كوفه نزديك است قبر او را در ضمن مشاهد حرم چهارم مرقوم داشتيم، نوشته اند كه آن بزرگوار بسيار جليل القدر و محبوبترين اولاد آن سرور [بوده است]، و سيد الفقها، بحرالعلوم آقا سيد مهدي قدس سره در كتاب «رجال» خودش در باب قاف نوشته است:

قاسم بن موسي كان يحبه أبوه حبا شديدا و أدخله في وصاياه

و در همين رجال از بي عمارة بن يزيد سليط روايت كند كه أبي عماره گفت: امام موسي عليه السلام به من فرمود:

يا أباعماره به درستي خارج شدم از منزل خودم و وصيت كردم به سوي علي الرضا، و شريك كردم قاسم را با او در ظاهر، و وصي كردم علي را در باطن، پس امام بر امت علي است، و اگر بود با من كه قرار دهم در هر كه خواهم هر آينه قرار مي دادم در قاسم «لحبي اياه و رأفتي عليه» يعني جههت دوست داشتن من او را، و محبت من بر او، و لكن امامت با خدا است در هر كه مي خواهد قرار مي دهد، و حضرت رسول فرمودند كه امامت و ولايت با فرزندم علي است.

و در كتاب «مصباح الزائر» سيد بن طاووس قدس سره از زيارت قاسم بن موسي خبر داده است، و زيارت او را مقابل گرفته با حضرت عباس بن اميرالمؤمنين و حضرت علي أكبر عليه السلام.

صاحب «بدايع الأنوار» گويد: از يكي از علماي معاصرين مسموع گرديد كه مي فرمود در نظرم اين است كه در كتاب «فوائد» سيد بحرالعلوم قدس سره ديدم كه از حضرت رضا عليه السلام مروي است كه فرمود: هر كه زيارت كند برادرم را قاسم مثل اين است كه مرا زيارت كرده، و قبر



[ صفحه 619]



آن جناب در يك فرسنگي نجف است.

و في كتاب «بحارالأنوار» قال الفاضل المجلسي رحمه الله:

القاسم بن الكاظم الذي ذكره السيد قبره قريب من الغري.

مؤلف مي گويد: اين مخلص واقعي كه به سفر عتبات عاليات مشرف شد از أهل كربلاء و نجف پرسيد گفتند كه سالي يك مرتبه اهل كربلا و نجف و حله و از ساير بلاد عراق عرب عموما به زيارت امام زاده قاسم عليه السلام مشرف مي شوند،و قبر او معروف و مشهور و محل زيارت نزديك و دور است.

و اما ابراهيم المرتضي بن امام موسي عليه السلام: صاحب كتاب «جنات الخلود» گويد:

كه او شيخي كريم بود، و مدتي امارت يمن نمود از جانب زيد بن علي بن الحسين عليه السلام كه أبوالسرايا با او بيعت كرد، و برد او را به يمن و فتوحات بسيار براي او اتفاق افتاد، و در آنجا بماند تا ابوالسرايا كشته شد، و آنجا را تسخير نمودند، و امان از براي ابراهيم از مأمون بگرفتند.

صاحب «مجدي» گويد: او را أعقاب بسيار است، و آنچه از اولاد مذكور او معين است موسي، حسين، اسماعيل، و جعفر است.

صاحب «عمدة الطالب» گويد: ابراهيم الأصغر الملقب به مرتضي مادرش نجيبه است.

أبوالحسن عمري گويد: كه ظاهر شد در زمان أبوالسرايا در يمن.

و بخاري گويد: كه ابراهيم اگر ظاهر شد در يمن در زمان ابوالسرايا از ائمه زيديه بود، و او را عقب نبود، و اما ابراهيم المرتضي را دو پسر بود موسي و جعفر.

و أبونصر گويد: كه هر كس گويد غير اين دو نفر او را اولاد بوده و خود را منسوب به او بدارد كذاب و داخل النسب است.

شيخ أبوالحسن عمري گويد: كه حاصل شد براي من كه ابراهيم را پسري بود احمد نام كه او هم اولاد مانده.

و شيخ أبوعبدالله طباطبا گويد: ابراهيم را سه پسر موسي، و جعفر، و اسماعيل، و اسماعيل را يك پسر بود محمد، و از اولاد او جماعتي هستند.

شيخ الشرف گويد: كه ابونصر بخاري گويد آنها منقرض شدند.

ابن طباطبا گويد: كه اين قول بخاري تسامح است، چه من در دينور از اولاد محمد ديدم كه يكي از آنها حمزة بن علي بن حسين بن أحمد بن محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن امام موسي



[ صفحه 620]



است و بسيار مرد جليل القدري است، و در غزنين وفات يافت، او را برادران و أعمام بود.

شيخ تاج الدين گويد: كه ابراهيم را دو پسر بيش نبود: موسي، و جعفر، و موسي را أولاد كثير، و أعقاب بسيار باشد، و سندين علم الهدي مرتضي و سيد رضي نسبت خود را بدين جناب مي رسانند، بدين طور: مرتضي، علي بن حسين بن موسي بن ابراهيم بن امام موسي عليه السلام چنانكه در حرم پنجم حالات آن جنابان معروض گرديد.

و قال في «صحاح الأخبار» و أمير ابراهيم المرتضي ابن موسي بن جعفر فان عقبه من ثلاثة رجال و هم موسي الثاني، و جعفر، و اسماعيل، و لهم اعقاب بالدينور، و شيراز، و بغداد، و بالبصره و الري.

اسماعيل ابن امام موسي عليه السلام:

ابونصر گويد اسماعيل را اولاد نبوده، و صاحب «عمدة الطالب» گويد كه اسماعيل را يك پسر بود موسي نام، و اعقاب او در مصر باشد، و صاحب «مجدي» گويد كه اسماعيل را جماعتي اولاد و عقاب از ذكور و اناث است، و عقب از او باقي است.

و قال صاحب «صحاح»: فانه أعقب من ثلاثة موسي، و أحمد، و جعفر، و ولد جعفر في المغرب، و هم في صح، و ولد احمد من ولده محمد، و فيه عقب الطيب.

اسحاق ابن امام موسي عليه السلام: صاحب «مجدي» گويد كه اسحاق را آنچه نوشته اند و گفته اند و نام برده اند يك نفر دختر داشت مسمي به رقيه خاتون، و در سال سيصد و شانزده در بغداد مدفون شد، لكن ابي نصر بخاري گويد من از اولاد اسحاق در بصره و بغداد و مكه و حلب ديدم صاحب «عمدة الطالب» گويد كه اسحاق را چهار پسر بود عباس، و محمد، و علي، و حسنين، و او را اسحاق امير گفتندي، مأمون كه در مرو بود او در بصره خروج كرد.



[ صفحه 621]




پاورقي

[1] كوه.

[2] نهال كاري.

[3] درختان.