حلم و بردباري
شخصي ناصبي همواره امام را آزار مي داد و به امام علي بن ابي طالب عليه السلام ناسزا مي گفت. اصحاب به امام گفتند: اجازه دهيد او را بكشيم. حضرت آنان را منع فرمود.
روزي امام عليه السلام وارد مزرعه ي او شد. آن شخص شروع كرد به داد و فرياد زدن كه زراعت مرا نابود كردي. حضرت اعتنا نكردند، تا اين كه نزديك او رسيد و تبسمي كرد. سپس از وي پرسيد: خسارت وارده را بگو؟ وي گفت: صد اشرفي. حضرت فرمودند: چقدر اميد داري از اين مزرعه سود ببري؟ او گفت: غيب نمي دانم. حضرت فرمودند: من گفتم چقدر اميد داري؟ وي گفت: دويست اشرفي.
آنگاه امام كاظم عليه السلام سيصد اشرفي به او عطا نمود و فرمود: زراعت تو نيز براي خودت باشد: آن شخص بلند شد و سر مبارك امام را بوسيد و گفت: خدا بهتر مي داند رسالتش را به چه كسي بدهد، (و الله أعلم حيث يجعل رسالته). [1] .
[ صفحه 127]
پاورقي
[1] بحار، ج 48، ص 102؛ كشف الغمة، ج 3، ص 28.