بازگشت

نامه اي از زندان


حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام با اينكه مدتهاي مديدي را در زندانهاي مختلف نظام طاغوتي هارون سپري كرد و در شكنجه گاههاي مخوف، به دست شقي ترين مأموران سپرده شده بود، امّا از گفتن سخن حق و نشر حقايق الهي لحظه اي باز نايستاد.

آن حضرت در فرصتهاي مناسب گفتارهاي بيدارگرانه و هشدارآميز خود را به گوش سردمداران دنياپرست نظام حكومتي رسانده، به ايفاي نقش خطير خويش در جامعه اسلامي پرداخت. امام در يكي از نامه هاي حماسي خويش كه از زندان به كاخ هارون ارسال نمود، چنين نگاشت: «اي هارون! هيچ روز سخت و پر محنتي بر من نمي گذرد، مگر اينكه روزي از راحتي و آسايش و رفاه تو كم مي گردد؛ اما بدان كه هر دو، رهسپار روزي هستيم كه پايان ندارد و در آن روز، مفسدان و تبهكاران زيانكار و بيچاره خواهند بود.» [1] .

ممكن است اين پرسش به ذهن آيد كه امام هفتم عليه السلام با آن شرائط خفقان چگونه نامه ها و سخنان خود را به سمع و نظر ديگران مي رسانيد؟

بررسي اوضاع تاريخي آن عصر نشان مي دهد كه اكثر زندانبانان و مأمورين آن پيشواي الهي با اندكي ارتباط و برخورد با ايشان، به حقيقت و معنويت امام پي برده و از هواخواهان و دلدادگان حضرتش مي شدند و اين مسئله سبب شده بود كه گفته ها، نوشته ها و افكار و انديشه و سيره حضرتش بر تاريخ پوشيده نماند.

داستان تحول روحي كنيز خوش سيماي هارون نمونه اي از اين واقعيت است كه در كتابهاي معتبر تاريخي و روايي به طور مفصل آمده است.


پاورقي

[1] تاريخ بغداد، ج13، ص32.