بازگشت

سخن چيني درباره امام


پاره اي از فعاليت هاي امام كاظم (عليه السلام) به وسيله سخن چينان به هارون الرشيد مي رسيد و اين امر، كينه و خشم او را برمي انگيخت.

يك بار به او خبر دادند كه از سراسر جهان اسلام، اموالي هنگفت نزد امام موسي بن جعفر (عليه السلام) جمع آوري مي گردد و از شرق و غرب براي او حمل مي شود و او را چندين بيت المال است.

هارون به دستگيري امام (عليه السلام) و زنداني كردن او فرمان داد، يحيي برمكي آگاه شد كه امام (عليه السلام) در پي كار خلافت براي خويش افتاده است و به پايگاه هاي خود در همه نقاط كشور اسلامي نامه مي نويسد و آنان را به سوي خويش دعوت مي كند و از مردم مي خواهد كه بر ضد حكومت قيام كنند، يحيي به هارون خبر داد و او را عليه امام (عليه السلام) تحريك كرد.

هارون امام را به زندان افكند و از شيعيانش جدا ساخت و امام (عليه السلام) روزگاري دراز، شايد حدود چهارده سال، در زندان هارون گذراند.

امام (عليه السلام) در زندان نامه اي به هارون فرستاد و در آن نامه نفرت و خشم خود را به او ابراز فرمود، متن نامه چنين است:«هرگز بر من روزي پربلا نمي گذرد، كه بر تو روزي شاد سپري مي گردد، ما همه در روزي كه پايان ندارد مورد حساب قرار مي گيريم و آنجاست كه مردم فاسد زيان خواهند ديد.»امام كاظم (عليه السلام) در زندان، شكنجه ها و رنجهاي فراوان را تحمل كرد، دست و پاي مباركش را به زنجير مي بستند و آزارهاي كشنده بر او روا مي داشتند.

سرانجام زهري كشنده به او خوراندند و مظلومانه او را به شهادت رساندند.