بازگشت

هشام بن الحكم


مولي كنده كه از اعاظم ائمه كلام و از كياي اعلام است با افكار بلند و بيان قوي خود ترويج مذهب اماميه مي نمود، محل تولدش كوفه و سكونتش به خاطر تجارتش بغداد بوده است و از دو امام صادق و امام كاظم (عليهما السلام) روايت كرده و در مدح و توثيق او از اين دو امام رواياتي نقل شده است.

مردي حاضر جواب و در علم كلام بسيار حاذق و ماهر بوده «و كان ممن فتق الكلام في الإمامة و هذب المذهب بالنظر» و در سال 179 هجري در كوفه درگذشت و بنا به روايت نجاشي و طوسي فوت هشام به سال 199 اتفاق افتاد. كشي مرگ او را با دستگيري امام كاظم (عليه السلام) در سال 179 مرتبط مي داند.

مرحوم شيخ طوسي مي نويسد: هشام بن حكم از خواص سيد ما و مولاي ما امام موسي (عليه السلام) است و در اصول دين و غيره مباحثه بسيار با مخالفين كرده، علامه فرموده كه رواياتي در مدح او وارد شده و به خلاف آن نيز احاديثي نقل شده كه ما در كتاب كبير خود ذكر كرديم و از آن جواب داديم و اين مرد در نزد من عظيم الشأن و بلند مرتبت است.

حضرت رضا (عليه السلام) بر او رحمت فرستاد و ابو هاشم جعفري خدمت حضرت جواد (عليه السلام) عرض كرد كه چه مي فرمائيد درباره ي هشام بن حكم؟ فرمود: خدا او را رحمت كند «ما كان اذبه عن هذه الناحية».

هشام بن حكم كتابهائي درباره ي توحيد و امامت و ابواب مختلف فقه در رد بر زنادقه و طبيعي مذهبان و معتزله تأليف كرده است. مباحثات و مناظرات هشام بن حكم مشهور است؛ مناظرات او با آن مرد شامي در خدمت امام صادق (عليه السلام) و محاجه او با عمروبن عبيد معتزلي و مناظره اش با متكلمين در مجلس يحيي بن خالد برمكي هر كدام در جاي خود به تفصيل آمده است. و سرانجام مناظره ي او در مجلس يحيي كه هارون از پشت پرده آن را مي شنيد، باعث آن شد كه هارون در صدد قتل وي بر آمد، هشام از ترس او در مدائن پنهان شد و از آنجا به كوفه فرار كرد و در همانجا درگذشت.