بازگشت

مقدمه


يكي از بحثهايي كه امروزه مورد توجه گروهي از افراد جامعه قرار گرفته، مساله ي تسامح و تساهل در دين است. اين افراد دو دسته اند:

الف- مغرضان، كج انديشان و التقاطي مذهبان كه شناخت درستي از دين نداشته، هرچه به نفع نيات پليد خود باشد، مي پذيرند و با سلاح تسامح به جنگ دين مي آيند.

ب- متدينان ساده و خوش باور كه بدون تأمل در گفته هاي ديگران، اسلام را دين سهل و سمح دانسته، ناخواسته آب در آسياب دشمن مي ريزند؛ اينان چون متحجران خوارجند كه كاغذ پاره هاي برسر ني را اساس قرآن دانستند و در مقابل قرآن ناطق ايستادند.

از آنجا كه اگر اسلام از چشمه ي زلال اهل بيت به ما نرسد نه تنها، شفا بخش نبوده، بلكه سمي مهلك خواهد بود، به نظر مي رسد درباره ي مسأله ي تساهل و تسامح ديني نيز بايد به پيشوايان معصوم عليهم السلام پناه برد تا ما را از زلال خويش سيراب سازند. بررسي ابعاد مختلف سيره ي اين بزرگواران حد و مرز تساهل و تسامح را به خوبي روشن مي سازد. اين نوشتار سيره ي امام موسي بن جعفر(ع) در اين باره را به اختصار بررسي مي كند.

دوران امامت اين امام همام از سال 148 ه.ق كه حضرت امام صادق (ع) به شهادت رسيد. آغاز شد آن حضرت در اين دوران با چهار خليفه ي سفاك به مقابله پرداخت:

منصور دوانيقي، مهدي عباسي، هادي و هارون الرشيد خلفاي جلاد بني عباس در اين عصر بودند.

سيره امام كاظم (ع) نشان مي دهد آنجا كه بحث دفاع از دين مطرح است امام تا مرز شهادت پيش مي رود و ذره اي سياسي كاري و تساهل و سازش در وجود مباركش پيدا نمي شود. امام از دو سلاح تقيه و زندان براي دفاع از دين استفاده مي كند و در جاهايي كه مبسوط اليد باشد به ترويج و اقامه ي احكام دين مي پردازد. آنچه به عنوان مدارا و تساهل در زندگي امام كاظم (ع) رخ داده است، به زندگي شخصي و گذشت و ايثار آن حضرت مربوط است. نمونه هاي زير گوشه اي از برخورد قاطع امام كاظم (ع) در جهت عزت و صلابت ديني، اقامه ي عدل و برپايي حدود الهي است.