بازگشت

نمونه هايي از مداراي امام موسي بن جعفر


در مورد مداراي معصومان عليهم السلام با مخالفان، به ويژه كساني كه از روي ناداني و جهالت به آنان اسائه ي ادب مي كردند، روايات متعددي رسيده است. در مورد امام كاظم (ع) نيز نگاهي به صفات او، همين مطلب را ثابت مي كند. او را «كاظم » مي گويند، زيرا درباره ي مسايل شخصي از كسي خشمگين نشد. در تاريخ آمده است كه يكي از مخالفان امام را بسيار مي آزرد و حتي به ايشان دشنام مي داد. صبر ياران امام به سر آمد و به ايشان عرض كردند: اجازه دهيد او را به سزاي عملش برسانيم. امام از اين كار نهي كردند و نشاني آن مرد را پرسيده، سوار بر مركبي شد و به سوي مزرعه وي در خارج از مدينه رهسپار گرديد. به محض اين كه مركب امام وارد مزرعه شد، آن شخص شروع به فحاشي كرد كه چرا وارد مزرعه ي من شده اي؟

امام(ع) فرمود: ارزش مزرعه ات چقدر است و اميد داري امسال چه مقدار سود ببري؟

گفت: روي هم دويست اشرفي. امام سيصد اشرفي به او داد و با روي گشاده چند كلمه اي با او صحبت كرد. آن شخص از رفتار زشت خويش پشيمان شد و از امام عذر خواست. روز بعد آن شخص را در مسجد نشسته يافتند. چون چشمش به امام افتاد، عرض كرد: «الله اعلم حيث يجعل رسالته » [1] .

خدا مي داند رسالت خود را كجا و نزد چه كسي قرار دهد. [2] .


پاورقي

[1] سوره انعام، آيه 124.

[2] منتهي الآمال، ج 2، ص 211.