بازگشت

نتيجه ي توهين به مقام ولايت


هارون از ساحري خواست وقتي امام كاظم (ع) كنار سفره ي غذا نشست، كاري كند اهل مجلس به ايشان بخندند و امام كوچك شود. وقتي سفره حاضر شد خادم امام (ع) دست برد كه نان را بردارد و نزد امام بگذارد، نان پريد و هارون و اهل مجلس خنديدند. در اين لحظه، امام به تمثال شيري كه بر پرده اي در اتاق نقاشي شده بود، اشاره كرده و فرمود: اي شير خدا، دشمن خدا را بگير. تمثال به صورت شير واقعي در آمده و ساحر را پاره پاره كرد و بلعيد. هارون و اطرافيانش از ديدن اين صحنه از هوش رفتند. چون به هوش آمدند، هارون عرض كرد: كاري كنيد تا ساحر زنده شود. امام فرمود: اگر عصاي موسي آنچه بلعيده بود، برگرداند، اين تمثال شير نيز چنين خواهد كرد. [1]

در اين قضيه اهميت جايگاه امامت و ولايت به خوبي روشن مي شود. زيرا امام در اين مجلس به عنوان رهبري و امامت تشيع مورد اهانت قرار گرفت نه به عنوان شخص. به همين جهت نيز با قاطعيت به مقابله پرداخت.


پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 2، ص 230.