بازگشت

فرازهايي از بيانات حكيمانه ي حضرت امام كاظم


(1) «فروتني در آن است كه با مردم همانگونه رفتار كني كه دوست داري با تو همانگونه رفتار كنند.» [1] .

(2) «بهترين وسيله ي نزديكي به خدا، پس از شناخت او. نماز، نيكي به والدين، ترك حسد، خودپسندي فخرفروشي و نازيدن است.» [2] .

(3) «كسي كه خيانت كند و نقص و عيب چيزي را براي مسلماني بپوشاند يا از راهي ديگر او را گول بزند و مكر و خدعه



[ صفحه 41]



كند؛ مستوجب لعنت خداوند است.» [3] .

(4) «بنده ي بسيار بد خداوند كسي است كه دو رو و دو زبان باشد. پيش روي برادر ديني، از او تعريف كند و وقتي از او دور شد، بدگويي او را كند يا اگر به برادر مسلمانش نعمتي داده شد، به او حسد ورزد و وقتي كه براي برادر مسلمانش گرفتاري به وجود آمد، از ياري و كمك به او خودداري كند.» [4] .

(5) «هركس عاشق دنيا شد، ترس آخرت از دلش مي رود.» [5] .

(6) «بهترين كارها، حد ميان و وسط آن است.» [6] .

(7) «اموال خود را با دادن زكات حفظ كنيد.» [7] .

(8) «هرگاه مردم مرتكب گناهان جديدي بشوند، خداوند نيز براي آنها بلاهايي پديد مي آورد كه با آنها برخورد نداشته اند.» [8] .



[ صفحه 42]



(9) «سختي مصيبت براي كسي كه صبر كند، يكي و براي كسي كه بي تابي كند، دوتاست.» [9] .

(10) «شدت و سختي ستم را كسي مي داند، كه در حق او به ناحق حكم شده باشد.» [10] .

(11) «به خدا سوگند:

- به قدر مصيبت، صبر نازل مي شود.

- كسي كه ميانه روي و قناعت را پيشه ي خود سازد، نعمت براي او باقي مي ماند.

- كسي كه تبذير و اسراف كند، نعمت از دستش بيرون مي رود.

- امانتداري و راستگويي، رزق و روزي به دنبال خود دارد.

- فقر و نفاق، ثمره ي خيانت و دروغ است.» [11] .

(12) «اگر از خرج كردن مالت در راه رضاي خداوند خودداري كني، همانند آن، در راه گناه صرف خواهي كرد.» [12] .



[ صفحه 43]



(13) «كسي كه روز گذشته و امروزش مساوي باشد، زيان ديده است و كسي كه امروزش، بدتر از ديروزش باشد، گرفتار عذاب مي باشد و كسي كه در خود هدايت و كمال نمي يابد، رو به كاستي است و كسي كه رو به كاستي است، مرگ براي او از زندگي بهتر است.» [13] .

(14) «نيكي كردن، همانند بندي است، بر گردن كسي كه به او احسان شده است و اين بند بيرون نمي آيد، مگر با نيكي كردن به احسان كننده، يا از او تشكر و قدرداني كردن.» [14] .

(15) «هنگام پيدا شدن مرگ، آرزوها رسوا مي شوند.» [15] .

(16) «كسي كه در فقر بدنيا آمده و پرورش يافته است، توانگري و ثروت او را به حيراني و سرگشتگي دچار مي نمايد.» [16] .

(17) «اگر كسي زماني به او بدي بشود و ناراحت نشود،



[ صفحه 44]



نيكي كردن هم نزد او ارزشي نخواهد داشت.» [17] .

(18) «وقتي دو نفر به هم ناسزا مي گويند، آن كس كه از لحاظ شخصيت مرتبه ي بالاتري دارد، خود را به مرحله ي پايين و پست ديگري تنزل داده است.» [18] .

(19(«از نصيحت هاي آن حضرت به فرزندان خود:

«بپرهيز از اين كه خداوند تو را در حال انجام گناهي ببيند كه از ارتكاب به آن، نهي كرده است.

بپرهيز از آنكه تو را مشغول انجام طاعتي كه به آن دستور داده است، نبيند.

مبادا فكر كني كه در انجام عبادات و اطاعت خداوند تقصير و كوتاهي نداشته اي، زيرا امكان عبادت پروردگار آنگونه كه شايسته ي اوست، وجود ندارد.

از بي حوصلگي و بي حالي بپرهيز، زيرا تو را از رسيدن به بهره هاي دنيا و آخرت باز مي دارد.» [19] .



[ صفحه 45]



(20(«انسان مؤمن همانند ترازو است. كه هرچه كفه ي ايمانش سنگين تر باشد، گرفتاري به بلاها نيز براي او افزايش خواهد يافت.» [20] .

(21) «امام موسي بن جعفر (عليه السلام) در فراز ديگري از نصايح گران قدر خود خطاب به فرزندانش چنين فرموده است:

«فرزندانم؛ هر وقت شخصي نزد شما آمد و در گوش راستتان سخنان ناخوشايند و ناپسندي، نسبت به شما به زبان آورد و بعد در گوش چپ تان، عذرخواهي كرد و اظهار داشت كه آن مطلب را نگفته است، كج خلقي نكنيد و عذرش را بپذيريد و حرفي به او نزنيد.» [21] .

(22) حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) كنار يك قبر چنين فرمود: «دنيايي كه پايان آن اين است، شايسته است كه از ابتدا به آن ميل و رغبتي نباشد و چيزي كه قبر، منزل اول آن است، سزاوار است كه انسان از پايان آن بيمناك باشد.»



[ صفحه 46]




پاورقي

[1] وسايل، ج 2، ص 456، چاپ قديم.

[2] تحف العقول.

[3] مستدرك الوسائل، ج 2، ص 455.

[4] مستدرك الوسائل، ج 2، ص 102.

[5] آيين زندگي، ص 131.

[6] بحارالانوار، ج 48، ص 154.

[7] بحارالانوار، ج 48، ص 150.

[8] منتهي الآمال، ج 2.

[9] منتهي الآمال، ج 2.

[10] منتهي الآمال، ج 2.

[11] منتهي الآمال، ج 2.

[12] منتهي الآمال، ج 2.

[13] منتهي الآمال، ج 2.

[14] منتهي الآمال، ج 2.

[15] منتهي الآمال، ج 2.

[16] منتهي الآمال، ج 2.

[17] منتهي الآمال، ج 2.

[18] منتهي الآمال، ج 2.

[19] منتهي الآمال، ج 2.

[20] منتهي الآمال.

[21] منتهي الآمال.