بازگشت

خانه ي فاسقان


روزي امام موسي بن جعفر عليه السلام وارد يكي از كاخ هاي بسيار عظيم و با شكوه هارون در بغداد شد.

هارون كه مست قدرت و حكومت و خودكامگي بود، به قصر خود اشاره كرده با نخوت و تكبر پرسيد:

« اين قصر از آن كيست؟ »

نظر وي از اين جمله آن بود كه شكوه و قدرت خود را به رخ امام عليه السلام بكشد!

حضرت عليه السلام بدون آن كه كوچك ترين اهميتي به كاخ پر زرق و برق او بدهد، با كمال صراحت فرمود:

« اين خانه، خانه ي فاسقان است؛ همان كساني كه خداوند درباره ي آنان مي فرمايد:

« سأصرف عن آياتي الذين يتكبرون في الأرض بغير الحق و ان يروا كل آية لا يؤمنوا بها و ان يروا سبيل الرشاد لا يتخذوه سبيلا



[ صفحه 52]



ذلك بأنهم كذبوا بآياتنا و كانوا عنها غافلين. » [1] .

« به زودي كساني را كه در زمين به ناحق كبر مي ورزند، و هر گاه آيات الهي را ببينند ايمان نمي آورند، و اگر راه رشد و كمال را ببينند آن را در پيش نمي گيرند، ولي هر گاه راه گمراهي را ببينند آن را طي مي كنند، از (مطالعه و درك) آيات خود منصرف خواهم كرد، زيرا آنان آيات ما را تكذيب نموده و از آن غفلت ورزيده اند. »

هارون از اين پاسخ، سخت ناراحت شد و در حالي كه خشم خود را به سختي پنهان مي كرد، با التهاب پرسيد:

« پس اين خانه از آن كيست؟ »

امام عليه السلام بي درنگ فرمود: « اگر حقيقت را مي خواهي اين خانه از آن شيعيان و پيروان ماست، ولي ديگران با زور و قدرت، آن را غصب كرده اند. »

- « اگر اين قصر از آن شيعيان است، پس چرا صاحب خانه، آن را باز نمي ستاند؟ »

امام عليه السلام با آرامش و متانت خاصي فرمود:

« اين خانه در حال عمران و آبادي از صاحب اصليش گرفته شده است و هر وقت بتواند آن را آباد سازد،



[ صفحه 53]



پس خواهد گرفت. »

هارون پرسيد: « شيعيان كجايند؟ »

امام عليه السلام فرمود:

« لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين منفكين حتي تأتيهم البينة. » [2] .

« آن كساني كه از اهل كتاب و مشركان كافر شدند (از انحراف) باز نايستند تا حجت روشن براي آنها بيايد. »

هارون پرسيد: « آيا ما از كافران هستيم؟ »

امام عليه السلام فرمود: « نه، بلكه شما مشمول اين آيه ي شريفه هستيد:

« الم تر الي الذين بدلوا نعمة الله كفرا و احلوا قومهم دار البوار » [3] .

« آيا آن كسان را نديدي كه نعمت خدا را به كفر دگرگون نمودند و قوم خود را به سراي هلاكت فرود آوردند. »

هارون آن چنان خشمگين شد كه با گفتار گستاخانه اش مجلس را به هم زد. [4] .



[ صفحه 54]




پاورقي

[1] سوره اعراف / 146.

[2] سوره ي بينه، آيه 1.

[3] سوره ي ابراهيم، آيه 28.

[4] عياشي، تفسير عياشي، ج 2، ص 30 - علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 48، ص 138 - اختصاص شيخ مفيد، ص 262.