رفتن امام در ميان آتش
« مفضل بن عمر » روايت مي كند كه چون امام صادق عليه السلام رحلت نمود، بين مردم در مورد جانشين واقعي امام عليه السلام اختلاف شد. « عبدالله بن افطح » مدعي خلافت و امامت شد. عده اي از مردم دور او را گرفتند و قائل به امامت او شدند.
حضرت موسي بن جعفر عليه السلام، عبدالله را طلبيد و گفت:
« آيا تو واقعا خود را امام مي داني؟ »
عبدالله گفت: « آري ».
امام كاظم عليه السلام در حضور جمع كثيري از مردم فرمود:
« آتش بسياري روشن كنيد ».
در وسط حياط خانه، آتش مهيبي برافروختند. چون شعله و لهيب آتش برخاست، امام عليه السلام بي درنگ به طرف آتش رفت و داخل آن شد و نشست.
ناگهان مردم ديدند كه آتش بر او سرد و گلستان شد.
آنگاه امام عليه السلام روي به اصحاب و شيعيان خود نمود و فرمود:
[ صفحه 112]
« اين است نشانه ي امامت » و برخاست و لباس خود را تكان داد و از ميان آتش بيرون آمد.
هيچ اثري از سوختگي در لباس و بدن امام نبود.
امام عليه السلام روي به عبدالله نمود و فرمود:
« اگر در ادعاي خويش راستگويي و امام پس از پدرم هستي برخيز و در ميان آتش بنشين ».
رنگ عبدالله متغير شد. فورا برخاست و از ميان جمع خارج شد در حالي كه از شدت خشم و غضب عباي او از دوشش بر زمين كشيده مي شد.
سپس مردم با مشاهده اين كرامت شگفت آور به حقيقت امامت آگاه شدند. [1] .
[ صفحه 113]
پاورقي
[1] عمادزاه، زندگاني امام موسي بن جعفر، ج 1، ص 135.