بازگشت

نهال دوستي


علامه عبدالله شبراوي [1] در كتاب الأتحاف بحب الأشراف تجليل هاي زيادي از زبان هارون و مأمون درباره موسي بن جعفر عليه السلام نقل كرده است. وي آورده است: «مأمون عباسي مي گفت: پدرم، هارون درباره موسي كاظم به من گفت: پيشواي (حقيقي) مردم اين است. حجت خدا بر مردم اين است. خليفه خدا بر



[ صفحه 26]



بندگان اين است، ولي من با سر نيزه بر مردم حكم راني مي كنم. به خدا سوگند! او از من و از تمام مردم روي زمين به جانشيني رسول الله سزاوارتراست، ولي به خدا سوگند! اگر در مورد مقام با من به ستيز برخيزد، سر از تن او جدا مي كنم؛ زيرا پادشاهي نازاست. همچنين او به مأمون سفارش كرد: اين وارث علم پيامبران است. اگر در پي دانش راستين هستي، نزد اين (امام) يافت مي شود. مأمون مي گويد: از آن زمان نهال دوستي او در دلم كاشته شد». [2] .


پاورقي

[1] عبدالله بن محمد بن عامر بن شرف الدين، اهل قاهره مصر، شافعي مذهب و معروف به شبراوي است. وي در سال 1091 هـ. ق در قاهره زاده شد و در 1172 هـ. ق در همان شهر در گذشت. در سال 1137 هـ. ق كه رياست دانشگاه الأزهر به شافعي ها رسيد، علامه شبراوي رئيس آن شد. وي مورد توجه رجال سياسي و حكومتي مصر بود. او به عالمان مصر جايگاه و محبوبيت بخشيد. عمركحاله از او به عنوان كارشناس در حديث، فقه، اصول، كلام، ادبيات، شعر و آشنا به برخي دانش هاي ديگر ياد كرده است. زبيدي از او با عنوان استاد خود، تجليل كرده است. (الأعلام، ج 4، ص 124؛ معجم المطبوعات العربيه، ج 1، ص 1098؛ معجم المؤلفين، ج 6 ص 124؛ سيد محمد مرتضي زبيدي، تاج العروس، بيروت، دارالفكر، 1373، ج 7، ص 351).

[2] الأتحاف بحب الأشراف، ص 54. موضوع اين كتاب، مناقب به ويژه مناقب اهل بيت عليهم السلام است. اين كتاب بارها در مصر چاپ شده است.