بازگشت

امام دل ها


امام موسي بن جعفر عليه السلام در دل هاي مردم جا داشت و بر قلب هاي آنان حكومت مي كرد. اين ويژگي حقيقتي انكار ناپذير و مورد پذيرش همه حتي هارون الرشيد بود. ابن حجر هيثمي درباره اين ويژگي حضرت مي نويسد: «روزي امام كاظم عليه السلام در كنار خانه [خدا] نشسته بود. وقتي چشم هارون به امام افتاد، گفت: تو همان كسي هستي كه مردم پنهاني با تو بعيت مي كنند؟ فرمود: من امام اهل دل ها و تو امام بدن ها هستي.» [1] .

در واقع، امام با اين سخن خويش به هارون فهماند كه حوزه حاكميت تو جسم مردم است. حكومت تو ظاهري، مادي و با زور و سرنيزه است، ولي حوزه حاكميت من، دلهاي مردم است. قلب مردم با من است، ولي پيكر آنها گروگان توست. از همين رو، هارون به جاي تسليم شدن در برابر اين حقيقت، در تصميم خود براي سخت گيري بر امام و آزار رساندن و شهادت ايشان راسخ تر شد.

نكته جالب در اين گفت و گو، نوع پاسخ امام به هارون الرشيد است كه بسيار و زين و استوار است. امام به جاي پاسخ گويي به تهمت هاي ناجوان مردانه هارون كه برخاسته از ذهن مغرضانه او بود و نيز به جاي اينكه توجه مردم به خود را در تقابل با حكومت بي ارزش هارون ارزيابي كند، جايگاه خود (يعني امامت) را به او گوشزد كرد.



[ صفحه 27]




پاورقي

[1] الصواعق المحرقه، ص 203.