بازگشت

بخشش


محمد بن عبدالله بكري مي گويد: «براي گرفتن طلب خود به مدينه رفتم، ولي از دست يابي به مقصود درمانده شدم [و چون به شدت نيازمند بودم]، با خود گفتم بهتر است براي رفع مشكل، خدمت موسي بن جعفر عليه السلام برسم. در مزرعه اش به نام نقما (در كنار احد) به حضورشان شرف ياب شدم. آن بزرگوار به استقبالم آمد. همراه ايشان، تنها غلام آن حضرت بود كه غربالي با مقداري گوشت برشته در دست داشت. مشغول خوردن غذا شديم. آن گاه امام از مشكل من پرسيد. وقتي داستانم را بازگو كردم، امام داخل رفت و زود برگشت. آن گاه به غلام خود فرمود: ما را تنها بگذار. سپس كيسه اي با سيصد دينار به من بخشيد.» [1] .


پاورقي

[1] همان، ص 27، ش 6987.