بازگشت

خيرخواهي


نمونه ديگري از جاذبه امام، ماجراي اثرگذاري ايشان بر عيسي بن جعفر، پسر عموي هارون و استاندار بصره است. وقتي هارون، امام را در مدينه دستگير كرد، نخستين بار به بصره فرستاد تا نزد عيسي زنداني گردد. امام به مدت يك سال در زندان بصره بود. عيسي در اين مدت، فعاليت هاي امام را زير نظر داشت، ولي جز خيرخواهي، دعا، عبادت و تقوا چيزي از امام نديد.



[ صفحه 55]



حتي به گفته عيسي، آن حضرت براي هارون نيز دعاي خير مي كرد. البته بايد دانست دعاي خير امام براي هارون، دعا براي اصلاح شدن وي و دفع شر از مردم بوده است، نه ادامه حيات و ستمگري هاي او. به هر روي، مقام بندگي، اخلاص و معنويت امام، ذهنيت اشتباه عيسي را دگرگون كرد و دشمني او را به دوستي تبديل كرد.

هارون پس از يك سال، در نامه اي به عيسي از وي درخواست كرد تا امام را بكشد. وقتي نامه هارون به دست عيسي رسيد، با ياران و همفكران خود در اين باره مشورت كرد و آنها عيسي را از آلوده شدن به خون امام بازگشتند و وي زير بار درخواست هارون نرفت. او در جوابيه اي به هارون، با، رد درخواست وي تهديد كرد اگر تا مدت كوتاهي، امام را از او تحويل نگيرد، ايشان را آزاد خواهد كرد و هيچ گونه مسئوليتي را نيز نمي پذيرد. [1] .


پاورقي

[1] نك: فصل سوم همين نوشتار.