بازگشت

چگونگي شهادت


شرح حال نويسان درباره شهادت امام كاظم عليه السلام دو گروهند. گروهي هر چند به شهادت يا مسموم شدن امام تصريح نكرده اند، اعتراف دارند كه مرگ ايشان در زندان هارون رخ داده است. بسياري نيز معتقدند امام با غذا يا خرماي مسموم شهيد شده است.

مطلب ديگر درباره شهادت امام، اختلاف تاريخ نگاران درباره انگيزه هاي هارون از قتل ايشان است. گروهي، خبرچيني و فتنه گري عليه امام و برخي ديگر، جمع شدن خراج و ماليات نزد امام را بهانه اقدام هارون دانسته اند. شماري نيز برخورد بي پرواي امام را با هارون در كنار قبر رسول خدا صلي الله عليه و آله زمينه ساز اقدام وي برشمرده اند. بي ترديد، قتل امام موسي كاظم عليه السلام به دستور هارون الرشيد صورت گرفته، ولي تاريخ نگاران درباره قاتل امام اختلاف دارند. بسياري، سندي بن شاهك را قاتل امام دانسته اند، ولي برخي مانند دياربكري [1] گفته است يحيي بن خالد برمكي، امام را به شهادت رسانده است.

ابن ساعي [2] در كتاب اخبار الخلفاء، شهادت با سم را صحيح دانسته و



[ صفحه 64]



مي نويسد: «در روز جمعه، بيست و پنجم رجب سال صد و هشتاد و سه، بر اساس اخبار صحيح، با سم و مظلومانه از دنيا رفت.» [3] .

علامه شبراوي، زمينه هاي شهادت امام را چنين بيان مي كند: «سبب دستگيري و زنداني شدن امام به دست هارون، خبرچيني بود. گروهي گزارش دادند ماليات و وجوه شرعي به سوي امام سرازير مي شود تا آنجا كه وي مزرعه اي به نام يسيريه به مبلغ سه هزار دينار خريده است. همچنين نوشته اند وقتي هارون در راه مكه، وارد مدينه شد، امام با جمعي از بزرگان شهر به استقبال وي رفتند. سپس هارون وارد مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله شد و گفت: يا رسول الله! به خاطر كاري كه مي خواهم بكنم، از تو عذر مي خواهم. قصد دارم موسي بن جعفر را دستگير كنم؛ چون مي خواهد امت تو را پراكنده سازد و به جان هم اندازد، ولي قصد من حفظ جان مردم است. آن گاه از مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله بيرون رفت و دستور داد امام را دستگير كردند. سپس وي را به بصره فرستاد و به استاندار سپرد تا او را زنداني كند و سرانجام به شهادت برساند، ولي چون او پس از مدتي به بي گناهي امام پي برد، از اجزاي دستور قتل امام سرباز زد. [4] .

سپس هارون الرشيد، سندي بن شاهك را مأمور كرد تا به بصره رود و امام را از عيسي تحويل بگيرد و دستور قتل امام را اجرا كند. سندي با غذاي مسموم، امام را به شهادت رساند. گفته اند او سم را داخل خرماي تازه (رطب) كرد و امام پس از خوردن آن خرما، تا سه روز تب دار و بيمار بود و آن گاه شهيد شد.» [5] .

عبدالله فكري نيز در اين زمينه مي نويسد: «گفته اند با غذاي مسموم از دنيا رفته است. اين جنايت به دست سندي و با دستور هارون انجام شد. [6] .



[ صفحه 65]



عبدالله شبراوي مي نويسد: «شخص سندي عهده دار كشتن امام شد. او سمي داخل غذا كرد يا خرماي تازه را سمي كرد و به امام خوراند و امام پس از تحمل سه روز تب و بيماري به شهادت رسيد. پس از شهادت، سندي بن شاهك، فقيهان و شخصيت هاي بغداد از جمله ابوالهيثم بن عدي و ديگران را حاضر كرد تا گواهي دهند كه امام به مرگ طبيعي از دنيا رفته است و هيچ نشانه اي از زخم يا غل و زنجير يا خفگي در بدن امام نيست. [7] .

خطيب بغدادي نيز در اين باره مي نويسد: «ابراهيم بن عبدالسلام بن سندي بن شاهك مي گويد: موسي بن جعفر عليه السلام زنداني ما بود. وقتي شهيد شد، در پي گروهي از مردم (عادل) محله كرخ بغداد فرستاديم و آنان را بر مرگ طبيعي موسي بن جعفر عليه السلام گواه گرفتيم. [8] .

علامه دياربكري درباره قاتل امام نوشته است: «گفته اند يحيي بن خالد برمكي به دستور هارون، خرماي تازه را مسموم كرده و به امام خوراند. [9] .

بنابراين، امام با مرگ طبيعي از دنيا نرفته است، بلكه با غذا يا خرماي مسموم و به احتمال زياد به دست سندي بن شاهك و به دستور هارون به شهادت رسيده است.


پاورقي

[1] تاريخ الخميس، ج 2، ص 287.

[2] علي بن انجب، ملقب به تاج الدين و معروف به ابن ساعي است. وي در عراق زاده شد و در 674 هـ. ق در همان جا در گذشت. او تاريخ نگاري مشهور بود. (تذكرة الحافظ، ج 4، ص 1469؛ الأعلام، ج 4، ص 265.).

[3] شرح احقاق الحق، ج 28، ص 541، برگرفته از: تاريخ ابن ساعي؛ نك: معجم المطبوعات العربيه، ج 1، ص 115.

[4] الأتحاف بحب الأشراف، ص 300.

[5] الصواعق المحرقه، ص 203.

[6] احسن القصص، ج 4، ص 285.

[7] الأتحاف، ص 304.

[8] تاريخ بغداد، ج 13، ص 31.

[9] تاريخ الخميس، ج 2، ص 287.