بازگشت

تشكل همسوي اهل بيت


با رهنمود وحي الهي و تلاش هاي مدبرانه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در همان زمان زندگي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم موضوع جانشيني حضرت به صورت شفاف بر امت اسلامي مطرح شد. مسلمانان در همان زمان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بر اين نكته واقف شدند كه جانشيني رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم امر بسيار مهم و با ديدگاه وحي و دخالت خداي سبحان سامان پذير است. رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در موقعيت هاي مناسب اين مهم را با مردم در ميان گذاشتند كه اوج آن و با شكوه ترين آن در جريان «غدير» جلوه گر است.

جريان غدير هر عذر و بهانه اي را از بهانه جويان مي گيرد و همگان را به راهي شفاف و مدبرانه فرا مي خواند. غدير يعني تبلور اين حقيقت كه ارزش هاي جانشيني رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و شرايط و ويژگي هايي كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در مورد جانشينان خود مطرح ساخت، تنها در يك گروه به عنوان «عترت» فراهم است.



[ صفحه 223]



در زمان رسول الله يك جريان بزرگ اجتماعي با اين باور سامان يافت. چون اين جريان توان مند بود توانست بعد از رحلت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم از بحران ها عبور كند و تحت تأثير جريان هاي اجتماعي ديگر قرار نگيرد.

در برابر اين جريان، جريان هاي بزرگ ديگري پديدار شدند. بدون وقفه بعد از رحلت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم جريان تعيين جانشين وي در «سقيفه» مطرح شد. شورايي چند نفره كه هيچ گونه نمايندگي از جانب مردم و يا گروه اهل حل و عقد نيز نداشتند، براي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم جانشين تعيين كردند! ليكن اين اقدام مبدأ پيدايش يك جريان بزرگ اجتماعي ديگر شد كه با جريان تشكل همسوي عترت به چالش برخاست.

اين جريان (جريان سقيفه) مديريت سياسي و اجتماعي امت اسلامي را به عهده گرفت. به لحاظ اين كه سومين فرد مورد نظر براي جانشيني رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم از بني اميه بود (عثمان بن عفان) و نيز ويژگي هايي كه در خليفه سوم وجود داشت، منتهي به حاكميت امويان گشت. در واقع جريان اجتماعي سقيفه با يك روي كردي متفاوت در ساختار حكومتي به حكومت نژادي و اليگارشي (پادشاهي) در بني اميه شكل گرفت، كه نزديك به يك قرن در جامعه اسلامي تداوم يافت.

آنگاه اين جريان اجتماعي با حفظ معيارهاي دروني و با تفاوت هاي ساختاري جاي خود را به يك جريان ديگر كه تنها مي توان گفت در ساختار و شكل با جريان اجتماعي امويان متفاوت بود، واگذار نمود. اين جريان كه اقتدار سياسي به وي انتقال يافت، در محتوا با جريان بني اميه همخوان بود. حاكميت اين جريان اجتماعي يعني «عباسيان» بيش از پنج قرن تداوم يافت.



[ صفحه 224]



اين دو جريان (امويان و عباسيان) در چالش با آرمان هاي عترت تفاوت چنداني نداشتند. هر دو جريان با بدترين شيوه ها به ستيز با عترت و جريان بزرگ اجتماعي تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام به پا خواستند و از هيچ تلاشي حتي ريختن خون شاخص هاي عترت فروگذار نكردند!

در برابر، تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام به رهبري عترت راه پرفراز و نشيب خود را ادامه داد. تشكل همسوي اهل بيت كه رهبري آن را شاخص هاي عترت به عهده داشتند، سريع و پررونق در ميان امت اسلامي ساماندهي شده بود. اوج تجلي اين جريان در زمان حكومت داري اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام مي باشد كه به مركزيت كوفه و عراق ساماندهي شد. عراق مركز جريان هاي اجتماعي بزرگ و شكوفايي تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام قرار دارد. اين ويژگي ها در كتاب «امام حسين عليه السلام الگوي زندگي» بررسي شده اند. [1] .

رهبري اين جريان به روش و تدبير امامان معصوم در هر عصر و زمان تداوم يافت. هر كدام از امامان معصوم با ستيز با انحراف ها و نيرنگ ها و ستم ها، اين تشكل را ساماندهي كردند. هر كدام از شاخص هاي عترت با تدبير و مقاومت، در حفظ و حراست از تشكل همسو كوشيدند. همگي در اين هدف مشترك و همسو بودند كه تلاش مي نمودند تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام را از بحران ها عبور دهند؛ انحراف هاي فكري و فرهنگي را هشدار مي دادند و همراهان تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام را به وظايف خود در هر زمان آشنا مي نمودند.



[ صفحه 225]



شاخص هاي عترت با نيرنگ ها و انحراف ها و خشونت ها به مقابله بر مي خواستند. در اين راستا زحمت ها و رنج هاي زيادي را بر جسم و جان خويش هموار ساختند. بسياري از آنان با چهره هاي خونين و چهره هاي سبزينه و كبود و بدن هاي بدون سر در زير خاك پنهان و مدفون شدند. در راه حفظ اين ارزش ها تا پاي جان ايستادند و خون دادند تا درخت دين كه به تشكل همسو جلوه گر بود، سبز و شاداب بماند.

اينك زمان امام كاظم عليه السلام فرا رسيده است، زماني كه با جريان هاي پر پيچ و خم، انبوهي از بحران ها را پديدار ساخته است. زماني كه انواع خشونت ها در جهت ستيز با همراهان عترت شكل مي گيرد. اينك بايد ديد موسي بن جعفر عليه السلام چگونه و با چه شيوه اي از تشكل همسوي اهل بيت حراست مي كند و چگونه توان مندي ايجاد مي كند تا در برابر چالش هاي عباسيان بتواند مقاومت نمايد و تشكل همسو را از بحران ها و خطرها حراست و عبور دهد.


پاورقي

[1] امام حسين عليه السلام الگوي زندگي، ص 149.