بازگشت

اجتماعي


در بعد اجتماعي امام كاظم عليه السلام يك مديريت صحيح و وسيع را براي تشكل همسوي اهل بيت پديد آورده است. شيعيان را مورد توجه قرار داده،



[ صفحه 227]



به مسائل اجتماعي و اقتصادي آنان كمال اهتمام را مي دهد. امام همام در اين راستا به گونه اي قدم بر مي دارد، كه نظام حاكم كمتر بتواند متعرض تشكل همسو شود. وي براي آرام نگاه داشتن خليفه اي خشن چون هارون حاضر مي شود هنگام ورود هارون به مدينه به استقبال وي برود و در كنار هارون در برابر قبر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم مي ايستد. هنگامي كه هارون مي خواهد جوسازي نموده و خود را خويشاوند و پسر عموي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم معرفي كند، امام همام خطاب به رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم عرض مي كند: السلام عليك يا أبة؛ رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را پدر خطاب مي كند و هارون را رسوا و سرافكنده مي نمايد. [1] .

در عين حال امام مي پذيرد در شرايط خاصي براي ايجاد آرامش و مانع شدن از شرارت هاي هارون و آسيب رساندن به پيروان اهل بيت از وي به عنوان «اميرالمؤمنين» ياد كند [2] و به وي به عنوان خليفه سلام كند. [3] نتيجه اين اقدام اين مي شود كه هارون در ملاقات با امام اظهار مي دارد من امكاناتي را در اختيار تو قرار مي دهم تا دختران و پسران را پيوند ازدواج و زندگي آنان را سامان دهي. امام از وي تقدير مي كند و از جد هارون «عباس» به عنوان عموي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و عموي علي عليه السلام ياد مي كند.

آنگاه امام براي تأمين همين هدف يعني ساماندهي اجتماعي جوانان تشكل همسو، آن امكانات را از هارون مي پذيرد و خود اظهار مي دارد اگر براي تأمين اين هدف نبود، هيچ گاه اينها را نمي پذيرفتم، لو لا اني اري ان



[ صفحه 228]



ازوج بها من عزاب بني ابي طالب لئلا ينقطع نسله ابدا ما قبلتها، [4] «اگر اين هدف كه با اين امكانات بتوانم جوانان بدون همسر علويان را ساماندهي كنم تا نسل علويان تداوم يابد نبود، هيچ گاه اين اموال را نمي پذيرفتم».

نيز امام شبكه بزرگ نمايندگي و وكالت را ساماندهي نمودند. نمايندگان اين سازمان در بيشتر نقاط كشور مستقر شده بودند و در امور اجتماعي و اقتصادي شيعه نقش ايفا مي كردند. صدقات و خمسي كه بزرگترين قلم در سازماندهي نابساماني هاي اقتصادي و اجتماعي است، دريافت نموده و امور شيعه را رسيدگي مي كردند. فقرا و تهي دستان را دلجويي مي نمودند، زمينه ازدواج جوانان را فراهم مي ساختند و ده ها مشكل را از پيروان اهل بيت برطرف مي ساختند.

اين نمايندگان در نقاط مختلف و حتي دوردستي مانند آفريقا و مصر مستقر بودند [5] و اموال فراواني در نزد آنان در گردش بود. شرح حال برخي از اين افراد گذشت. [6] مات ابوالحسن عليه السلام و ليس من قوامه احد الا و عنده المال الكثير، [7] «موسي بن جعفر در حالي رحلت كردند كه در نزد نمايندگانش اموال زيادي انباشته شده بود.» مثل علي بن حمزه، 30000 دينار و 70000 هزار درهم در نزد وي بود. [8] نيز در نزد زياد بن مروان قندي هفتاد هزار درهم بود. [9] عثمان بن عيسي نماينده امام در مصر بوده است. [10] افراد زيادي مانند



[ صفحه 229]



سماعة بن مهران، حسن بن سماعه و محمد بن سماعه، ابن سراج، ابن مكاري، احمد بن حسن، علي بن وهيان، احمد بن حارث، منصور بن يونس، علي بن خطاب، ابراهيم بن شعيب، بكر بن محمد، ابراهيم بن ابي سمال، اسماعيل بن ابي سمال و....

و نيز سبب واقعي شدن اكثر اين افراد اموالي بوده است كه آنان به عنوان وكيل امام كاظم عليه السلام دريافت نموده بودند و در نزد آنان انباشته شده بود. البته اينها غير ده ها نفر از نمايندگان امام مي باشند كه فريب دنيا را نخوردند و سالم و سلامت امانت داري نمودند.

افرادي چون ابن سراج، ابن المكاري، بكر بن محمد، احمد بن حسن ميثمي، علي بن وهيان، احمد بن حارث، منصور بن يونس، محمد بن سماعه، حسن بن سماعه، سماعه بن مهران، علي بن خطاب، ابراهيم بن شعيب، ابراهيم بن ابي سمال، اسماعيل بن ابي سمال، سليمان بن جعفر، يحيي بن قاسم، زرع بن محمد، جعفر بن خلف و محمد بن بشير و... همه اينها را در كتاب هاي رجالي از فرقه ي «واقفيون» نام مي برند. [11] .

همچنين وزارت علي بن يقطين كه از وزراي با نفوذ هارون كه در واقع وزير موسي بن جعفر عليه السلام در نظام عباسيان بود، از بزرگ ترين تلاش هاي اجتماعي امام كاظم عليه السلام مي باشد. اصولا شرط پذيرش وزارت كه بهشت در برابر آن تضمين شده بود، اين بود كه به امور اجتماعي شيعيان رسيدگي كند. به برخي از تلاش هاي علي بن يقطين در اين راستا اشاره شد. البته تلاش هاي



[ صفحه 230]



وي در سطح وزارت در تمام شؤون زندگي بوده است. هزاران مورد از كارها و مسؤليت هاي اجتماعي و اقتصادي به دست وي گره گشايي مي شده است. اين يكي از بزرگ ترين قدم هاي اجتماعي از سوي امام كاظم عليه السلام در جهت ساماندهي تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام مي باشد. اين اقدام امام دليل بر تلاش هاي حضرت در حفظ و حراست و ساماندهي امور تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام مي باشد.


پاورقي

[1] الاحتجاج، ج 2، ص 393، كامل الزيارات، ص 56، تاريخ بغداد، ج 13، ص 32.

[2] تحف العقول، ص 404، بحار، ج 48، ص 131.

[3] كافي، ج 1، كتاب الحجه باب مولد ابي الحسن موسي بن جعفر عليه السلام، حديث 8، عيون، ج 1، ص 72.

[4] عيون، ج 1، ص 76.

[5] عيون، ج 1، ص 104.

[6] ص 209.

[7] عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 1، ص 103، ص 405 و 467.

[8] همان.

[9] همان، ص 467.

[10] عيون، ج 1، ص 104.

[11] رجال كشي، ص 455 تا 483.