بازگشت

ويژگي هاي شيعه


امام كاظم عليه السلام تشكل همسو و پيروان اهل بيت عليهم السلام را فرهنگ سازي مي نمايد. بسا امامان پيش از خود شيعه بودن را به ادعا و عنوان شيعه نهادن به خويشتن نمي داند؛ بلكه شيعه را فردي كه در انديشه و رفتار همگون عترت و رهبران خويش باشد، معرفي مي نمايد.

امام كاظم عليه السلام پيروي از اهل بيت عليهم السلام را به اين مي داند كه فرد مانند عترت زلال و شفاف بيانديشد. مانند عترت در ميدان هاي فرهنگي و اجتماعي و... سترگ و مقاوم باشد. بر همين اساس هماره تلاش مي كردند اوصاف و



[ صفحه 239]



ويژگي هاي شيعه را به پيروان خود گوشزد كنند و به آنان هشدار دهند كه كسي به اين گمان نباشد كه اگر عنوان شيعه به خود گرفت از مزايا و پاداش هايي كه به شيعه وعده داده شده است، بهره مند خواهد بود؛ بلكه بايد در رفتار پيرو امام خويش باشد. بر اين مهم تمام امامان معصوم تأكيد دارند و تلاش دارند فرهنگ شيعه و ويژگي هاي آن را بيان نموده و پيروان خويش را به رعايت آن معيارها فرا خوانند.

از زبان مبارك هر كدام از شاخص هاي عترت برخي ويژگي هاي شيعه بازگو شده است. كه پيروان عترت بايد تلاش كنند اين ويژگي ها را در جان خويش مستقر سازند. در غير اين صورت پيرو و شيعه حقيقي نخواهند بود. امام كاظم عليه السلام نيز در راستاي حفظ تشكل همسو و ايجاد الفت و اتحاد در ميان آنان و آشنايي آنان با وظايف خويش ويژگي هاي شيعه را گوشزد مي نمايد:

الف: اولين ويژگي كه مي توان گفت از زبان امام كاظم عليه السلام در مورد شيعه صادر شده است، آگاهي و دانش است. امام به اين نكته مهم توجه مي دهد كه پيرو عترت بايد فردي آگاه از شؤون ديني، اصول و معارف ديني و باورهاي صحيح خود باشد. نيز در احكام و فروعات بايد فردي عالم و فقيه باشد. از ديدگاه امام كاظم عليه السلام فرد شيعه نبايد فردي بي سواد و بي تدبير باشد. تفقه و آگاهي صحيح از دين كليد روشني و راه حل پيچيدگي ها مي باشد. آگاهي چراغ بالندگي و رشد است و راه رسيدن به درجات برتر مي باشد، تفقهوا في دين الله فان الفقه البصيرة و تمام العبادة و السبب الي المنازل الرفيعة و الرتب الجليلة في الدين و الدنيا. [1] آگاهي عبادت را جهت مي دهد. عبادت بدون



[ صفحه 240]



آگاهي به فرموده امام صادق عليه السلام مانند پيمودن راه بدون ديدن، يعني بي راهه رفتن است، العامل علي غير بصيرة كالسائر علي غير طريق. [2] اين گونه راه رفتن تنها خستگي و توان و فرسايي را به دنبال دارد. رشد و تكامل را در پي ندارد. اين سخن امام ويژگي را براي پيروان بيان مي كند كه عبادت خشك و دگم كه برخي دچار آن هستند، راه كمال و رشد نيست. اول ديدن، آنگاه رفتن.

و نيز دل خوش كردن به اين باور كه دلت پاك باشد، هر كاري خواستي انجام دهي! اين اوهام غلط را نيز اصلاح مي كند. لا ابالي گري با تدين سازگار نيست. انسان شيعه بايد با بصيرت و آگاهي و آشنايي صحيح و عميق از دين متعهد به احكام دين باشد؛ رفتار خويش را با دين هماهنگ سازد.

ب: حق محوري دومين ويژگي شيعه و پيرو عترت است. شيعه بايد در تمام مراحل زندگي فردي و خانوادگي و اجتماعي حق محور باشد. هيچ رفتار ناحق را در مورد هيچ كسي روا نداند. هماره حق را طالب باشد و هماره حق مدار باشد. حتي در مواردي كه حق گفتن به ضرر خودش باشد، نبايد گرايش هاي قومي، خود دوستي و خودمحوري و يا حتي دشمني باعث بيرون رفتن از مدار حق شود. چون اين دو (خويشاوندي و دشمني)، دو عامل مهم بي عدالتي و بيرون رفتن از مدار حق مي باشند، و لا يجرمنكم شنآن قوم علي الا تعدلوا.. [3] «دشمني با قومي، شما را از عدالت روي گردان نكند.» نيز: و اذا قلتم فاعدلوا و لو كان ذا قربي. [4] «هنگامي كه سخن مي گوييد عدالت را رعايت كنيد، گر چه در مورد خويشاوندان باشد».



[ صفحه 241]



امام كاظم عليه السلام اين معيار را اين گونه شفاف مي سازد: اي فلان (خطاب به برخي شيعيان) اتق الله و قل الحق و ان كان فيه هلاكك فان فيه نجاتك اي فلان ودع الباطل و ان كان فيه نجاتك فان فيه هلاكك. [5] «رستگاري در حق محوري است و لو شخص در ظاهر به اين پندار باشد كه حق گفتن و حق طلبيدن به ضررش مي باشد. هلاكت و تباهي در گرايش به باطل است؛ اگر چه شخص در ظاهر بپندارد كه باطل باعث سود و نفع او مي باشد.» اين سخن امام همام تبيين همان معيار قرآني است كه مطرح شد؛ زيرا عترت مفسر قرآن است.

ج: اعتماد و نيكي به يكديگر؛ شيعيان در رفتارهاي اجتماعي بايد يكديگر را درك نمايند. بايد با يكديگر صميمي و يك رنگ باشند. بايد از صميم قلب با يكديگر مهربان بوده و تعاطف داشته باشند. بايد در حل مشكلات اجتماعي تعامل داشته باشند. البته اين معيار در كل جامعه اسلامي نسبت به همه فرق و مسلمانان بايد شكل بگيرد. ليكن در مورد خود شيعيان بايد تعاطف و مهرباني و اعتماد بيشتر و برتر باشد. تا آن حد شيعه بايد با هم همگون و همسو و همه يك دل باشد، كه هيچ گونه غل و غش در حق يكديگر روا نداند و مورد اعتماد يكديگر باشند و نسبت به هم ديگر بر و نيكي داشته باشند.

امام كاظم عليه السلام خطاب به يكي از اصحاب مي فرمايد: شما شيعيان تا چه حد نسبت به يكديگر مهربان و هم گرايي و نيكي داريد. آيا اگر كسي از شما نيازمند شد بدون اطلاع شخص، به صندوق وي مراجعه مي كند و نياز خود را برطرف مي سازد و آن شخص بر وي ايراد نمي گيرد. وي گفت اين چنين



[ صفحه 242]



نيست تا اين حد به هم اعتماد نداريم. آنگاه امام فرمود آنچه ما از شما انتظار داريم، برآورده نشده است. يعني شيعه بايد تا اين مقدار به هم اعتماد داشته باشد و به همديگر نيكي كند، أياتي احدكم عند الضيقة منزل اخيه فلا يجده فيأمر باخراج كيسه فيخرج ختمه فيأخذ من ذلك حاجتة فلا ينكر عليه، قال لا قال لستم علي ما احب من التواصل و الضيقة و الفقر. [6] .

د: ياري همديگر، ديگر ويژگي شيعه و پيرو اهل بيت است. شيعيان بايد تلاش كنند تا باري از دوش ديگري بردارند و نه بر آن بيفزايند.

ما بايد با اين معيارها خود را محك بزنيم كه روحيه مان چگونه است. در همسايه داري، در رفاقت و دوستي، در مسافرت با همراهان، در منزل خويش و در زندگي با همسر و فرزندان چگونه هستيم؛ آيا دوست داريم كه بر دوش ديگري بار نهيم يا تلاش مي كنيم باري از دوش ديگري برگيريم؟

امام كاظم عليه السلام مي فرمايد پيرو ما كسي است كه گزينه دومي را انتخاب مي كند، ملعون من اتهم اخاه ملعون أخاه ملعون من لم ينصح اخاه ملعون من اعتاب [7] هل يكب الناس علي مناخرهم في النار الاحصائد السنتهم. [8] «از رحمت خدا دور است كسي كه برادرش را متهم سازد، و كسي كه خير خواه برادرش نباشد و كسي كه غيبت برادرش را بكند. آيا مردم را جز نتيجه گفتارشان چيز ديگري به آتش مي كشاند؟!»

هـ: بزرگ منشي؛ افراد متكبر هماره فرومايه و پست مي باشند. لباس، سر و روي و بر خود بايد عرف پسند باشد. تمام كارهايي كه براي جامعه بشري



[ صفحه 243]



مفيد است، ارزشمند بوده و نكوهش ندارد. ليكن برخي از كارها نشان از پستي شخص مي باشد. فرد بايد از اين كارها پرهيز نموده و موقعيت و شخصيت خود را حراست كند. شيعه بايد در برابر ديگران با ظاهري آراسته و شاداب و متمكن جلوه گر شود، نه زبوني و پستي، يا معشر الشيعة انكم قد عاداكم الخلق فتزينوا اليهم بما قدرتم عليه. [9] امام اين سخن را به يكي از شيعيان خطاب نمود كه چيز پستي را با خود همراه مي برد.

ز: همسرداري؛ همچنين از ويژگي هاي شيعه رعايت شؤون و آداب همسرداري. همان گونه كه شوهر از همسرش انتظار دارد تا خود را براي وي آراسته نمايد، چشم از غير بپوشد و تنها به شوهرش عشق ورزد، به شوهر نيز سفارش مي كند كه بايد خود را براي همسر آراسته نمايد. براي تأمين خواسته هاي همسرش از سر و ضع روبراهي برخوردار باشد، به گونه اي كه همسرش به وي علاقه مند شود و از وي متنفر نشود.

امام كاظم عليه السلام حتي به شوهر دستور مي دهد با خضاب، موهاي سر و صورت خود را شاداب و جلوه گر سازد تا همسرش به وي رغبت كند، و الخضاب و التهيئة هما يزيد الله عزوجل في عفة النساء و لقد ترك النساء العفة بترك أزواجهن لهن التهئة. [10] اگر شيعه اين گونه بيانديشد و اين گونه رفتار خويش را اصلاح كند از آن مرحله از نورانيت برخوردار مي شود كه حتي نگاهش نوراني مي شود. امام كاظم عليه السلام معرفي مي كند: شيعتنا ينظرون بنور الله. [11] .



[ صفحه 244]



شيعه بودن به ادعا نيست شيعه بودن به انديشه و رفتار است. امام كاظم عليه السلام همانند ساير شاخص هاي عترت اين گونه فرهنگ سازي مي نمايد و اين گونه در بارور ساختن پيروان عترت تلاش فرهنگي دارد تا با فضاسازي و فرهنگ سازي تشكل همسوي اهل بيت را از خطرها و آسيب ها مصون بدارد.

اينها برخي محورهاي تلاش هاي اجتماعي و فرهنگي امام كاظم عليه السلام مي باشد. اين تلاش ها در راستاي غني سازي فرهنگ تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام و متحد و بارور ساختن اين تشكل مي باشد. اين تلاش ها در ستيز با چالش هاي دشمنان عترت در ابعاد گوناگون فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي مي باشد.

همان گونه كه خوانندگان مشاهده نمودند، امام در برابر عباسيان بهترين فرصت سازي را انجام دادند و از فرصت هاي موجود نيز به بهترين شيوه بهره وري نمودند تا توانستند احكام و معارف دين و تشيع را نشر و حراست نمايند. تا توانستد تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام را از بحران ها عبور دهند.


پاورقي

[1] تحف العقول، ص 410، بحار، ج 75، ص 321.

[2] كافي، كتاب فضل العلم، باب من عمل بغير علم، حديث اول.

[3] مائده، 8.

[4] انعام، 152.

[5] بحار، ج 75، ص 320.

[6] بحار، ج 48، ص 119.

[7] بحار، ج 75، ص 333.

[8] همان، ص 310.

[9] فروع كافي، ج 6، ص 480.

[10] همان.

[11] القطرة، ج 2، ص 420.