بازگشت

شهر قم


سخن از شهر قم [1] به خاطر منطقه جغرافيايي و آب و هواي خشك و سوزان آن كه هيچ مسئولي توان حل مشكل آب آن را هم تاكنون نداشته



[ صفحه 30]



است، نمي باشد. بلكه سخن از قم به لحاظ شرف المكان بالمكين است. به خاطر مرواريد گران بهايي است كه صدف كوير در آغوش دارد. ستايش ها از اين بلد امين هم به همين خاطر است كه دردانه اي از آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم در آن مدفون است. ايشان اين بلد را امنيت و بركت بخشيده و به قم «عش آل محمد» لقب داده است. همان گونه كه اگر مدينه عزيز و گرامي است به خاطر اين مي باشد كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را با آغوشي باز پذيرفته و اگر از كوفه ستايش است، بدين خاطر است كه اميرالمؤمنين عليه السلام را جاي داده است.

در آثار ديني سخنان فراواني در مورد قم و اهل قم از منظره هاي گوناگون وجود دارد كه بسياري از اين سخنان كه از ائمه عليهم السلام در اين راستا در دسترس است از كتاب «تاريخ قم» جناب حسن بن محمد اشعري متوفاي 378 قمري مي باشد. در اين بررسي از برخي آثار ديگر نيز استفاده نموده و يادآوري مي نماييم.

امام صادق عليه السلام ان لله حرما و هو مكة و ان للرسول حرما و هو المدينة و ان لاميرالمؤمنين حرما و هو الكوفة و ان لنا حرما و هو بلده قم و ستدفن فيها امرأة من أولادي تسمي فاطمة فمن زارها و جبت له الجنة. [2] «براي خدا حرمي است و آن مكه مي باشد و براي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم حرمي است و آن مدينه، و براي اميرالمؤمنين عليه السلام حرمي است و آن كوفه و براي ما حرمي است و آن قم. به زودي زني از فرزندان من در آنجا مدفون خواهد شد كه «فاطمه» ناميده مي شود. هر كس وي را زيارت كند، بهشت بر وي واجب مي گردد».

عن الصادق عليه السلام: تربة قم مقدسة و اهلها منا و نحن منهم لا يريدهم جبار الا عجلت عقوبته. [3] «خاك قم مقدس است و مردم قم از ما هستند و ما نيز از



[ صفحه 31]



آنانيم، هر ستمگري كه نيت سوء به قم داشته باشد، خيلي سريع به جزاي رفتارش مي رسد».

عن اميرالمؤمنين عليه السلام: انه سئل عن أسلم المدن فقال... قصبة قم تلك البلدة اللتي يخرج منها انصار خير الناس. [4] «از اميرالمؤمنين در مورد سالم ترين شهرها سؤال شد. فرمود بلد قم، قم بلدي است كه ياران بهترين مردم، از آنجا به پا مي خيزند.»

عن الصادق عليه السلام اهل قم مغفور لهم [5] ، «مردم قم مورد رحمت و غفران الهي هستند».

عن الصادق عليه السلام سلام الله علي اهل قم يسقي الله بلادهم الغيث و ينزل عليهم البركات... هم اهل الفقهاء و العلماء الفهماء.... [6] «امام صادق عليه السلام سلام خدا بر اهل قم، خداوند سرزمين آنان را با باران سيراب مي كند و بركات بر آنها نازل مي كند، آنان اهل فقه، علم و فهم هستند».

امام صادق عليه السلام: انما سمي قم لان اهله يجتمعون مع قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم.. و ينصرونه، [7] «قم را قم ناميدند، زيرا اهل اين شهر به گرد قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم جمع مي شوند و وي را ياري مي رسانند».

امام صادق عليه السلام: يظهر العلم ببلدة يقال لها قم و تصير معدنا للعلم و الفضل، [8] «در بلدي به نام قم علم پديدار مي شود. و آن مكان معدن علم و فضيلت مي گردد».



[ صفحه 32]



عن الصادق عليه السلام اهل البيت النجباء يعني (اهل قم) ما ارادهم جبار من الجبابره الا قصمة الله. [9] «اهل قم نجيب هستند، هيچ ستمگري نيت بد در حق آنان نمي كند مگر اين كه خدا وي را نابود مي سازد».

عن الصادق عليه السلام: اهل قم انصارنا و اهل كوفه اوتادنا، [10] «اهل قم ياوران ما و اهل كوفه مورد اعتماد ما هستند».

امام كاظم عليه السلام: رجل من اهل قم يدعوا الناس الي الحق و يجتمع معه قوم كزبر الحديد، [11] مردي از اهل قم مردم را به حق فرا مي خواند، افرادي آهنين اراده از وي حمايت مي كنند.» امام كاظم عليه السلام قم عش آل محمد و مأوي شيعتهم، [12] «قم آشيانه آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم و پناه گاه شيعيان آنان است».

عن ابي عبدالله عليه السلام: اذا عمت البلدان الفتن فعليكم بقم و حواليها نواحيها فان البلاء مدفوع عنها [13] ، «امام صادق عليه السلام: هر گاه فتنه بلاد را فراگرفت به قم اطراف آن برويد كه از فتنه ها در امان باشيد».

عن الرضا عليه السلام (ابوالحسن): ان للجنة ثمانية ابواب و واحد منها لاهل قم و هم خيار شيعتنا من ساير البلاد [14] ، و قال فطوبي لهم ثم طوبي لهم ثم طوبي لهم، «براي بهشت هشت در وجود دارد كه يكي از آنها از قم گشوده مي شود، براي برترين افراد شيعيان ما. آنگاه سه مرتبه فرمود خوشا به حال آنها».



[ صفحه 33]



اين ستايش ها از قم به خاطر فاطمه معصومه عليهاالسلام مي باشد. اين ستايش ها از اهل قم به خاطر اين ويژگي هايي است كه در آنان وجود دارد. آنان آگاه به دين و دين مدار و از ياران اهل بيت عليهم السلام هستند. بدين خاطر هر كس از مردم قم كه اين ويژگي ها را دارد، مشمول اين ستايش ها خواهد بود نه هر كسي كه در اين شهر و بلد اقامت دارد و در عرف از مردم اين شهر به شمار مي آيد.


پاورقي

[1] طبق شواهد تاريخي بناي شهر قم به زمان ساسانيان بازگشت دارد. برخي هم مي گويند به عهد سلوكيان و اشكانيان. گر چه شهر بسيار كوچكي بوده است (پيش گفتار تاريخ قم، ص 14 و 15). و اگر سخن از بناي شهر قم در زمان حاكميت حجاج بن يوسف در كوفه است (معجم البلدان، ج 7، ص 88) منظور تعمير و توسعه مي تواند باشد. ياقوت حموي دو ويژگي ديگر براي اهل قم بيان مي كند؛ نخست اين كه مردم قم غير عجم بودند. يعني همگي عرب بودند. لا اثر للاعاجم فيها، ديگر اين كه همه مردم شيعه بودند، و لا يوجد فيها سني قط. هيچ گاه سني در قم زندگي نكرده است (معجم البلدان، ج 7، ص 88). مي توان گفت منظور وي بعد از اسلام است كه عرب هاي يمني و اشعري ها به قم مهاجرت نموده اند و باعث توسعه و عمران آن شده اند، نه پيش از اسلام.

[2] تاريخ قم، ص 573، ج 57، ص 216.

[3] تاريخ قم، ص 275، ج 57، ص 218، سفينة البحار، ص 2، ص 445 تا 447.

[4] همان، ص 217.

[5] همان.

[6] همان.

[7] همان، ص 216.

[8] همان، ص 213.

[9] رجال كشي، ص 333، بحار، ج 57، ص 211، سفينة البحار، ج 2، ص 446.

[10] سفينة البحار، ج 2، ص 446.

[11] همان.

[12] همان، تاريخ قم، ص 274.

[13] همان، ص 214.

[14] همان.