بازگشت

عترت و ميدان مسابقات


سيره نگاري عترت نيز در همين راستا رقم مي خورد. عترت در فضايل و ارزش هاي الهي و انساني شاخص هايي منحصر به فرد مي باشند. از همگان گوي سبقت را ربوده اند. آنان برندگان ممتاز ميدان مسابقات انساني مي باشند. از جانب دانش، علم آنان لدني و متصل به وحي و كوثر بي پايان معارف مي باشد. از جهت فضايل، آنان افراد بي دغدغه و پاك و منزه از هر كج راهگي و لغزش مي باشند. پس آنان بهتر مي بينند و بهتر راه مي روند. آنان در تمام رفتارها مصون از خطا و معصوم از گناه و لغزش اند. آنان راهي مطمئن و صراط أقوم مي باشند. دانش آنان درياي ژرف و بيكراني است كه هر مقدار در آن غور شود به جواهرات بيشتر دسترسي حاصل مي شود. آنان در اين ميدان مسابقه از همه سريع تر و از همه مطمئن تر راه رفته اند و به مقصد رسيده اند. پس بخشي از وقت خويش را صرف تماشاي راه رفتن معصومان نماييم!!



[ صفحه 13]



قرآن صراط اقوم است، ان هذا القرآن يهدي للتي هي اقوم، [1] قرآن به راه مطمئن رهنمود است. قرآن بزرگراه رهنمون انسان است؛ ليكن همين بزرگراه نياز به علايم راه دارد كه راهرو آن را شناسايي كند تا به مقصد برسد. زيرا ما انسان ها بدون پيمودن راه به مقصد نمي رسيم. حتما بايد رفت تا به مقصد رسيد. و هر رفتن نيز به مقصد منتهي نمي شود، العامل علي غير بصيرة كالسائر علي غير الطريق. [2] بر اين اساس در رسيدن به مقصد دو چيز لازم است: ديدن و رفتن؛ يعني راه صحيح رفتن. نه ايستايي به مقصد مي رساند نه بي راهه رفتن، المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق، و اللازم لهم لاحق. [3] «هر كسي از راه عترت جدا شود بي راهه است، تنها همراهان عترت به مقصد مي رسند».

از اين رو در پيمودن صراط مستقيم و صراط اقوم، نياز به راهنما، نياز به امام بايسته است. اين نياز ديروز يا امروز نيست. اين نياز هر روز در هر زمان است. بدين خاطر سيره نگاري و تحليل انديشه ها و رفتار اسوه هاي فضيلت همانند عترت نياز هر زمان است.


پاورقي

[1] اسراء، 9.

[2] اصول كافي، باب من عمل بغير علم، حديث اول.

[3] اقبال الاعمال، ص 200.