بازگشت

تقواي احمد بن موسي


احمد بن موسي عليه السلام آن مقدار فرزانه و پرهيزكار بود كه هنگامي كه خبر شهادت پدر در مدينه منتشر شد مردم به در خانه ام احمد مراجعه كردند و با احمد بن موسي عليه السلام به عنوان امام بيعت نمودند. اين نكته در عين حال كه از يك جهت طبيعي به نظر مي رسد، زمينه پديدار شدن يك فتنه و فرقه و يك نوع تفرقه در ميان شيعيان را تداعي مي نمايد؛ اكنون كه مردم به احمد بن موسي اقبال نموده اند، وي نيز از موقعيت بهره برده و خود را جانشين حضرت مطرح سازد و باعث تفرقه در تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام گردد!

ليكن احمد بن موسي عليه السلام از لحاظ ورع و پرهيزكاري در آن حد قرار دارد و آن مقدار فرزانه و زيرك است كه فريب دنياطلبي را نمي خورد. آن مقدار خود ساخته است كه در اين موقعيت حساس راحت تصميم مي گيرد. به همراه مردم به مسجد مي آيد و بيعت مردم را مي پذيرد. ليكن به صورت شفاف در ضمن خطبه فصيح در حضور همگان اعلان مي دارد كه منصب



[ صفحه 39]



امامت بعد از پدرم به من واگذار نشده است! بلكه امام بعد از موسي بن جعفر عليه السلام برادرم علي بن موسي الرضا عليه السلام مي باشد. من نيز با وي بيعت مي نمايم و هر كس همراه من است نيز بايد در بيعت با علي بن موسي الرضا همراه من باشد. بر شما واجب است از وي پيروي نماييم. امام مفترض الطاعه در نزد من علي بن موسي عليه السلام مي باشد، و هو ولي الله و الفرض علي و عليكم من الله و رسوله طاعته بكل ما يأمرنا. [1] .

اين موضع گيري در اين لحظه حساس اوج تقوي و پرهيزكاري و فرزانگي احمد بن موسي عليه السلام را گواهي مي دهد. همان گونه كه در بسياري موارد برخي فرزندان ائمه زمينه ايجاد فرقه داشتند و مردم از اين زمينه به اشتباه افتاده اند. مانند «زيديه» كه زيد فرزند امام سجاد عليه السلام را به امامت پذيرفتند (البته زيد در ايجاد اين انحراف نقشي نداشت). و مانند «فطحيه» و «اسماعيليه» كه از فرزندان امام صادق عليه السلام مي باشند. اين زمينه براي احمد بن موسي هم فراهم شد. ليكن وي با فرزانگي و تقوي و طهارت زمينه توطئه را از بين برد و همگان را به امامت و پيروي علي بن موسي عليه السلام فراخواند!


پاورقي

[1] بحار، ج 48، ص 308.